آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۹

چکیده

هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار فردی با درمان هیجان مدار با کاربرد هنر بر نشخوار فکری در افراد با سندرم ضربه عشقی بود. روش پژوهش: این مطالعه نیمه آزمایشی ، از نوع طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. به منظور انتخاب شرکت کنندگان پژوهش، از میان سه کلینیک روان شناختی در منطقه دو تهران 51 نفر با سندرم ضربه عشقی به روش نمونه گیری هدفمند طبق معیارهای ورود و خروج انتخاب شدند و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه (هر گروه 17 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول 12 جلسه درمان هیجان مدار فردی، گروه آزمایشی دوم 12 جلسه درمان هیجان مدار با کاربرد هنر دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای را دریافت نکرد. در سه مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مقیاس پاسخ نشخوارگونه نولن- هوکسما و مورو (1991) جهت جمع آوری داده ها توسط شرکت کنندگان تکمیل شد. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که اثربخشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درملان هیجان مدار فردی بر نشخوار فکری 17/13=P= 0.001, F) در افراد با سندرم ضربه عشقی در پس آزمون موثر بود و درمان هیجان مدار با کاربرد هنر نسبت به درمان هیجان مدار فردی اثربخش تر بود؛ همچنین تغییرات ناشی درمان هیجان مدار با کاربرد هنر و درمان هیجان مدار فردی بر هر سه مؤلفه سه ماه بعد از اتمام دوره درمان پاپرجا مانده بود. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند پایه ای برای به کارگیری هنر در درمان های روان شناختی جهت اثربخشی بیشتر درمان ها برای روانشناسان کاربردی باشد.

Comparison of the effectiveness of individual emotion-focused therapy with emotion-focused therapy using art on rumination in people with love trauma syndrome

Aim: The aim of the present study was to compare the effectiveness of individual emotion-focused therapy with emotion-focused therapy using art on rumination in people with love trauma syndrome. Methods: The method of this quasi-experimental study was a pretest-posttest design with a control and quarterly follow-up group. In order to select the participants of the study, 51 people with love trauma syndrome were selected by purposeful sampling method from among three psychological clinics in Tehran's second district according to inclusion and exclusion criteria and were randomly assigned to experimental and control groups (17 people in each group). The first experimental group received 12 sessions of individual emotion-focused therapy, the second experimental group received 12 sessions of emotion-focused using art, while the control group did not receive any intervention. In three stages of pre-test, post-test and follow-up of ruminant response scale Nolen-Hoxma and Moro (1991) were completed by participants to collect data. Data were analyzed using repeated measures analysis of variance. Results: The results showed that the effectiveness of emotion-focused therapy with the use of art and individual emotion-focused therapy on rumination in people with love trauma syndrome were significant in post-test scores and emotion-focused therapy with the use of art was more effective than individual emotion-focused therapy (F=13.17, p=0.001); Also, the changes resulting from emotion-focused therapy with the application of art and individual emotion-focused therapy remained on all three components three months after the end of the Paper treatment period. Conclusion: The results of the present study can be a basis for applying art in psychological therapies to make therapies more effective for applied psychologists

تبلیغات