هادی بهرامی احسان

هادی بهرامی احسان

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه تهران

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۱۱۱ مورد.
۶۱.

نقش سطوح LVEF در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران مبتلا به CAD: نقش میانجی ادراکات بیماری و عواطف مثبت/منفی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عواطف مثبت و منفی کیفیت زندگی مرتبط با سلامت LVEF ادراکات بیماری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان هیجان مثبت و منفی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی روانشناسی سلامت
تعداد بازدید : ۱۱۸۳ تعداد دانلود : ۴۶۵
هدف پژوهش حاضر تبیین نقش LVEF، ادراکات بیماری و عواطف مثبت و منفی در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت (HRQOL) بیماران CAD و طراحی یک مدل مفروض بر اساس این متغیرها بود. در یک بررسی توصیفی-همبستگی، 270 بیمار مبتلا به CAD از بیمارستان مرکز قلب تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامه ادراک بیماری (Brief IPQ)، فرم کوتاه مقیاس بین المللی عاطفه مثبت منفی (I-PANAS-SF) و پرسشنامه آنژین سیاتل (SAQ) استفاده شد. همچنین، دستگاه اکوکاردیوگرافی برای به دست آوردن LVEF مورد استفاده قرار گرفت. شاخص های برازندگی و نتایج معادلات ساختاری از مدل مفروض در خصوص اثرات LVEF، ادراکات بیماری و عواطف مثبت و منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD حمایت کرد و نشان داد که این مدل از برازش مطلوب برخوردار است. اثر مستقیم LVEF بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت نیرومندتر از اثر غیرمستقیم آن از طریق ادراک بیماری است. همچنین اثر مستقیم و غیرمستقیم آن از طریق عواطف مثبت و منفی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت معنی دار نیست. این یافته ها نقش اساسی LVEF، ادراکات بیماری و عواطف مثبت و منفی در کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD را نشان داد. بنابراین، لازم است مداخلاتی جهت افزایش سطوح LVEF و مداخلات متمرکز بر ادراکات بیماری و عواطف مثبت برای این بیماران تدارک دیده شود.
۶۲.

اثر بخشی روش مداخله مدیریت استرس شناختی-رفتاری بر شاخص های ایمنی و روانشناختی بیماران مبتلا به روماتوئید آرتریت مراجعه کننده به کلینیک روماتولوژی بیمارستان بقیه الله (عج)

کلید واژه ها: مداخله مدیریت استرس شناختی-رفتاری شاخص های روان شناختی شاخص های ایمنی و روماتوئید آرتریت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۵۹
مقدمه: امروزه روشن شده که مداخلات روان شناختی با تحریک فرآیندهای دستگاه ایمنی موجب ایجاد پیامدهای سلامتی مثبتی می شوند. این پژوهش به بررسی اثربخشی مداخله مدیریت استرس شناختی- رفتاری بر شاخص های ایمنی و روان شناختی در بین بیماران مبتلا به روماتوئید آرتریت پرداخته است. روش: جامعه آماری مطالعه مشتمل بر مراجعه کنندگان به کلینیک روماتولوژی بیمارستان بقیه الله(عج) شهر تهران می باشد. در این بین 44نفر از بیماران روماتوئید آرتریت با استفاده از نمونه گیری هدفمند با رعایت ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و در قالب دو گروه 22نفره مورد مطالعه قرار گرفتند. ارزیابی شاخص های روان شناختی، ایمنی در این دو گروه به ترتیب با استفاده از آزمون افسردگی، اضطراب و استرس(DASS) و نمونه گیری خون در دو نوبت پیش آزمون و پس آزمون صورت گرفت. نتایج: با بهره گیری از روش تحلیل کوواریانس چند متغیری، نتایج حاکی از تأثیر معنا دار مدیریت استرس بر شاخص روان شناختی افسردگی بیماران روماتوئید آرتریت بود. همچنین استفاده از این روش مداخله در کاهش شاخص ایمنیCRP نیز مؤثر شناخته شد. بحث: با توجه به نتایج بدست آمده، پرداختن و مطالعه کردن در این زمینه و تقویت این بعد از سلامت بسیار مهم و ضروری است.
۶۳.

بررسی نحوه سازمان یافتگی هویت مدرن و مذهبی و رابطه آن با بهزیستی در دانشجویان دانشگاه تهران: تحلیل سازمان یافتگی خود مبتنی بر اصل های معرفت شناختی باکوبزا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی هویت مدرن هویت مذهبی سبک های پردازش هویت

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی رشد و تحول دوره نوجوانی
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی حوزه های جدید روانشناسی
تعداد بازدید : ۱۰۸۰ تعداد دانلود : ۸۵۲
هدف: هدف از این مطالعه بررسی نحوه ی سازمان یافتگی هویت دینی و مدرن در نسل جوان و رابطه آن با بهزیستی است. روش: تعداد360 دانشجو دانشگاه تهران (180 دانشجو پسر، 180 دانشجو دختر) در این پژوهش شرکت و پرسشنامه های هویت مدرن (حاتمی، 1390)، پرسشنامه هویت مذهبی (رحیمی نژاد و احمدی، 1374)، پرسشنامه سبک هویت (ISIG33، بزونسکی، 1992) و پرسشنامه بهزیستی ( دنیر و همکاران، 1985) را تکمیل کردند. از ضریب همبستگی برای تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته ها نشان داد بین هویت مذهبی و مدرن جوانان در سطح (01/. ) رابطه منفی وجود دارد. بین هویت مدرن و سبک اطلاعاتی در سطح (05/.) و همچنین هویت مذهبی و سبک هنجاری در سطح (01/. ) رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بهزیستی با هویت هنجاری رابطه مثبت معنی دار و با هویت اطلاعاتی و اجتنابی و همچنین سبک های هویت (هویت مدرن و هویت مذهبی) فاقد رابطه معنی دار بود. نتیجه گیری: یافته ها حاکی از آن بود که سبک هویت مدرن و مذهبی هر دو سازمان یافتگی مستقل، سازگار و یگانه دارند که می توان از آن با عنوان هویت یکپارچه نام برد. تفاوت های هویت مدرن و مذهبی در پویایی درونی بیشتر مدرن به نسبت هویت مذهبی است و این پویایی بیش از آنکه در سطح ساختار هویت باشد در سطح محتوای آن است و در نهایت بهزیستی با نحوه مواجهه دانشجویان با اطلاعات مربوط به هویت و نه با محتوای هویت در ارتباط بود.
۶۴.

نقش تعدیل کننده باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نگرانی در بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نگرانی تنظیم هیجان اختلال وسواس فکری-عملی باور فراشناختی تحمل ناپذیری بلاتکلیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱۵ تعداد دانلود : ۶۰۱
نگرانی به عنوان عامل شناختی مشترک در بسیاری از اختلالات روانشناختی به ویژه اختلالات اضطرابی در نظر گرفته می شود. این عامل در آسیب شناسی اختلال وسواس فکری- عملی نقشی برجسته دارد. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نگرانی در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی با توجه به نقش تعدیل کننده باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان بود. تعداد 100 بیمار مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی (78 زن، 22 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان در پژوهش مقیاس تحمل ناپذیری بلاتکلیفی (IUS)، پرسشنامه نگرانی ایالت پنسیلوانیا (PSWQ)، پرسشنامه باورهای فراشناختی (MCBQ) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (CERQ) را تکمیل کردند. نتایج پژوهش نشان داد که تحمل ناپذیری بلاتکلیفی پیش بینی کننده نگرانی در بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی است. به علاوه باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نگرانی را در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری- عملی تعدیل کردند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه بین تحمل ناپذیری بلاتکلیفی و نگرانی یک رابطه خطی ساده نیست و باورهای فراشناختی و نارسایی تنظیم شناختی هیجان می توانند این رابطه را تا حدودی تعدیل سازند.
۶۵.

تأثیر مداخلات هیجان محور و شناختی بر کاهش استرس بیماران CABG از طریق افزایش فرکانس رزونانسHRV(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مداخلات روان شناختی تغییرپذیری ضربان قلب فرکانس رزونانس کاهش استرس بیماری عروق کرونر قلب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۶ تعداد دانلود : ۵۱۱
هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر مداخلات هیجان محور و شناختی برافزایش فرکانس رزونانس تغییرپذیری ضربان قلب (HRV) و کاهش استرس بیماران به دنبال جراحی عروق کرونر قلب بود. روش:مطالعه حاضر از نوع کوشش های بالینی تصادفی (RCT) بود. تعداد 75 بیمار جراحی شده عروق کرونر قلب(CABG)از بین بیماران شرکت کننده در برنامه بازتوانی مرکز قلب تهران انتخاب شدند. این بیماران به صورت تصادفی در سه گروه 25 نفری مداخله ای 1) مداخلات هیجان محور، 2) مداخلات مختلط (هیجان محور و شناختی)، 3) گروه کنترل (مداخلات متعارف بیمارستانی) قرار گرفتند. هر سه گروه پیش از مداخلات از نظر استرس و فرکانس رزونانس با استفاده از خرده مقیاس استرس آزمون DASS-21 و دستگاه پایشHRV مورد ارزیابی قرار گرفتند.هر سه گروه به مدت 5 هفته تحت مداخلات روان شناختی متناسب با گروه بودند و پس از مداخلات دوباره به وسیله همان ابزار و مقیاس ها مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند. یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد دو گروه مداخله ای اصلی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معناداری را در استرس نشان داده اند. این کاهش هم از نظر آماری (05/0>P) و هم از نظر بالینی معنادار بود. گروه مداخله ای مختلط در مقایسه با گروه مداخله ای هیجان محور کاهش معنادار بیشتری را نشان داد.نتایج حاصل از HRV بیماران نیز حاکی از این بود که گروه های مداخله ای اصلی افزایش معناداری (01/0>P) در فرکانس رزونانس نشان داده اند. نتیجه گیری:مداخلات روان شناختی می توانند موجب کاهش هیجان های منفی و استرس و افزایش فرکانس رزونانس HRV حول و حوش 1/0 هرتز و متعاقباً افزایش تغییرپذیری ضربان قلب(شاخص سلامتی و بهبود)در بیماران کرونری شوند.
۶۶.

نقش بازنمایی شناختی، شخصیت و عامل ناباروری در پیش بینی بهزیستی روان شناختی زنان نابارور(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: شخصیت بهزیستی روان شناختی بازنمایی شناختی عامل ناباروری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۵۰ تعداد دانلود : ۶۴۳
زمینه و هدف: اگرچه در بدو امر ناباروری به عنوان یک اختلال فیزیولوژیک طبقه بندی می شود، اما تجربه ناباروری فراتر از یک نارسایی فیزیولوژیک، ابعاد روانی و اجتماعی فوق العاده ای می یابد. پژوهش حاضر به منظور تعیین قدرت پیش بینی بازنمایی شناختی بیماری، شخصیت و عامل ناباروری در بهزیستی روان شناختی زنان نابارور صورت گرفته است. مواد و روش ها: 60 نفر از زنان نابارور مراجعه کننده به بیمارستان جامع زنان تهران به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. این افراد پرسشنامه های خودگزارش دهی را تکمیل کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسش نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پزشکی، پرسش نامه بازنگری شده ادراک بیماری، پرسش نامه تیپ شخصیتی D، مقیاس شکوفایی و مقیاس تجربه مثبت و منفی بود. برای تحلیل آماری داده های پژوهش از تحلیل رگرسیون چندمتغیری گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون گام به گام نیز نشان داد که از میان متغیرهای پژوهش، متغیرهای دوره زمانی (حاد/مزمن)، نتایج و بازداری اجتماعی از قدرت پیش بینی بیشتری در تبیین واریانس شکوفایی برخوردارند که در مجموع توانستند 47% از واریانس شکوفایی را تبیین کنند. متغیرهای دوره زمانی (حاد/مزمن) و هویت از قدرت پیش بینی بیشتری در تبیین واریانس تجربه مثبت برخوردارند، که در مجموع توانستند 37% از واریانس تجربه مثبت را تبیین کنند و متغیر عاطفه مندی منفی از قدرت پیش بینی بیشتری در تبیین واریانس تجربه منفی برخوردار است، که توانست 14% از واریانس تجربه منفی را تبیین کند. نتیجه گیری: بر اساس پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که شکوفایی با دوره زمانی (حاد/مزمن)، نتایج و بازداری اجتماعی رابطه منفی معنادار، تجربه مثبت با دوره زمانی (حاد/مزمن) و هویت رابطه منفی معنادار و تجربه منفی با عاطفه مندی منفی رابطه مثبت معنادار دارد. بنابراین ضروری به نظر می رسد که در مداخلات بالینی درمان ناباروری، برنامه ریزی لازم برای مداخله در سطوح شناختی و نیز هیجانی صورت گیرد.
۶۷.

اثربخشی یک مدل مداخله دلبستگی محور بر شاخص های سلامت و دلبستگی کودکان مبتلا به بیماری مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سلامت بیماری مزمن دلبستگی زوج مادر/ کودک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰۵ تعداد دانلود : ۶۵۱
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی یک مدل مداخله دلبستگی محور ویژه موقعیت های پزشکی با عنوان مثلث مادر- کودک- بیماری (MCDT) بر شاخص های سلامت و دلبستگی کودکان مبتلا به بیماری مزمن انجام گرفت. به این منظور 22 زوج مادر- کودک واجد شرایط، پس از اعلام موافقت وارد طرح شدند. کلیه کودکان با تشخیص یک بیماری مزمن در مرکز طبی اطفال تهران تحت درمان پزشکی بودند. پرسشنامه دلبستگی به والدین و همسالان (IPPA) و مقیاس های افسردگی بک- ویژه مراقبت های اولیه (BDI-PC) و ادراک بیماری (IPI) توسط کودکان و پرسشنامه سلامت کودک- فرم والدین (CHQ-PF-28) و شاخص استرس والدینی (PSI) توسط مادران تکمیل شد. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله دلبستگی محور و گروه گواه نیز همزمان 10 جلسه گفتگوی ساده به عنوان مداخله ساختگی دریافت کردند. یافته های پژوهش نشان داد که کودکان گروه آزمایش پس از دریافت مداخله دلبستگی محور مذکور، بهبود معنادار در نمرات دلبستگی و زیرمقیاس های سلامت شامل افسردگی، سلامت جسمانی، سلامت روانی- اجتماعی و نمره کل سلامت عمومی در مقایسه با گروه گواه داشتند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که کاربرد مداخلات روان درمان گرانه، به ویژه مداخلات دلبستگی محور، در کنار درمان های پزشکی می تواند به افزایش میزان بهبودی و سلامت کودکان مبتلا به شرایط خاص پزشکی کمک کند.
۶۸.

بررسی تعیین کننده های کیفیت زندگی مرتبط با سلامت در بیماران CAD(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: وضعیت بیولوژیکی کسر تخلیه بطن چپ طبقه بندی عملکردی انجمن قلب نیویورک بازنمایی های ذهنی بیماری کیفیت زندگی مرتبط با سلامت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۷۸ تعداد دانلود : ۷۱۱
زمینه و هدف: این تحقیق تأثیر وضعیت بیولوژیکی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران مبتلا به بیماری عروق کرونری (CAD یا Coronary Artery Disease) و نقش واسطه ای بازنمایی های ذهنی بیماری را بر اساس یک مدل مفروض بررسی کرده است. مواد و روش ها: بدین منظور، در یک روش مقطعی،270 بیمار مبتلا به CAD (180 بیمار مرد و 90 بیمار زن) از بیمارستان مرکز قلب تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به فرم کوتاه پرسش نامه ادراک بیماری (Brief IPQ یا Brief Illness Perception Questionnaire) و پرسش نامه آنژین Seattle (Seattle Angina Questionnaire) پاسخ دادند. اطلاعات برای وضعیت بیولوژیکی بیمار از دستگاه اکوکاردیوگرافی (برای به دست آوردن LVEF یاLeft Ventricle Ejection Fraction ) و طبقه بندی انجمن قلب نیویورک (NYHA یا New York Heart Association) حاصل شد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری 2χ، t مستقل، همبستگی گشتاوری Pearson و روش SEM (Structural Equation Modeling) استفاده شد. یافته ها: یافته ها آزمون t و 2χ نشان داد که دو گروه بیماران زن و مرد مبتلا به CAD در برخی از مؤلفه های بازنمایی های ذهنی بیماری و کیفیت زندگی مرتبط با سلامت تفاوت معنی دار دارند. نتایج SEM از مدل مفروض در خصوص تأثیر وضعیت بیولوژیکی بر کیفیت زندگی مرتبط با سلامت بیماران CAD و نقش واسطه ای بازنمایی های ذهنی بیماری بین این دو متغیر حمایت کرد و نشان داد که این مدل از برازش مطلوب برخوردار است. نتیجه گیری: این یافته ها نشان دادند که LVEF و سطح توان بیولوژیکی بیمار به طور مستقیم و هم چنین با میانجی گری بازنمایی های ذهنی بیماری بر HRQOL بیماران CAD تأثیر دارد. بنابراین، لازم است در درمان این بیماران بر روش های بهبود LVEF و افزایش سطح توان بیولوژیکی و مداخلات مربوط به اصلاح بازنمودهای غلط بیماران از بیماری و علایم و نشانه های آن توجه ویژه ای شود.
۶۹.

روابط درونی طرح واره های ناسازگار اولیه و صفات شخصیت(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: برون گرایی روان رنجورخویی طرحواره ناسازگار اولیه بی اعتمادی/ بدرفتاری رهاشدگی/ بی اعتمادی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۳۰ تعداد دانلود : ۱۱۲۳
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی روابط درونی بین طرح واره های ناسازگار اولیه و پنج عامل بزرگ شخصیت انجام پذیرفت. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش متشکل از دانشجویان کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترای دانشگاه تهران بودند. نمونه 200 نفر از دانشجویان (100 پسر و 100 دختر) بودند که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسش نامه های «فرم کوتاه طرح واره Young (YSQ-SF)» و «فرم کوتاه و تجدید نظر شده پنج عامل شخصیت (NEO-FFI یا Five-Factor Inventory)» بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی Pearson و همبستگی کانونی (Canonical correlation) استفاده شد. یافته ها: صفات شخصیتی با طرح واره های ناسازگار اولیه رابطه معنی دار داشت. نتایج همبستگی کانونی نشان داد که روان رنجورخویی و رهاشدگی/ بی ثباتی در اولین ریشه کانونی، توافق و انزوای اجتماعی/ بیگانگی در دومین ریشه کانونی و در سومین ریشه کانونی وظیفه شناسی و بی اعتمادی/ بدرفتاری بیشترین نقش را داشته اند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده، می توان گفت که طرح واره های ناسازگار اولیه و ابعاد شخصیتی همگرایی و همپوشی مفهومی قابل ملاحظه ای دارند.
۷۰.

بررسی اعتبار و روایی سازه مقیاس آخرت نگری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتبار پایایی مقیاس آخرت نگری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۰۹ تعداد دانلود : ۷۳۹
پژوهش حاضر با هدف بررسی اعتبار و روایی سازه مقیاس آخرت نگری در دانشجویان معتکف و غیر معتکف دانشگاه تهران انجام شد. نمونه آماری این پژوهش دو گروه دانشجویان معتکف (152 نفر) که به شیوه نمونه گیری هدفمند و دانشجویان غیر معتکف (45 نفر) را شامل بود که به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند،. ابزار پژوهش مقیاس آخرت نگری ابراهیمی-بهرامی احسان بود که اخیراً معرفی شده است. برای بررسی روایی سازه از روش تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل عاملی 40 ماده از مقیاس آخرت نگری به شیوه تحلیل مؤلّفه های اصلی نشان داد که این مقیاس از 5 عامل اصلی اشباع شده است. به منظور بررسی اعتبار مقیاس آخرت نگری و خرده مقیاس های آن از روش همسانی درونی (ضریب آلفای کرونباخ) استفاده شد. مقادیر آلفای کرونباخ در گروه معتکف، غیر معتکف و کل نمونه در دامنه 92/0-71/0 قرار داشت که نشان دهنده اعتبار مطلوب این مقیاس بود.
۷۱.

پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس استرس مزمن (CSS) در میان بستگان درجه یک بیماران مبتلا به دیابت نوع دو1(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همسانی درونی پایایی بازآزمایی مقیاس استرس مزمن روایی همزمان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۹ تعداد دانلود : ۷۷۶
هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی پایایی و روایی نسخه فارسی مقیاس استرس مزمن (CSS) در نمونه ای از بستگان نَسبی درجه یک بیماران دچار دیابت نوع دو بود.[1] روش: نسخه انگلیسی CSS پس از ترجمه و بازترجمه، به پرسشنامه فارسی تبدیل شد و سپس در میان 199 شرکت کننده ی پژوهش به کار گرفته شد. برای بررسی پایایی بازآزمایی، 30 نفر از شرکت کنندگان 8 تا 11 هفته پس از آزمون اول دوباره به پرسش ها پاسخ گفتند.[2] یافته ها: همسانی درونی CSS با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ، برای کل مقیاس 87/0 به دست آمد. ضریب همبستگی CSS با مقیاس شخصیت نوع D، مؤلفه ی نوروزگراییِ EPQ-RS، مؤلفه ی افسردگی مقیاس های DAS، و مؤلفه ی خشم و خصومت SCL-90-R به ترتیب 36/0، 34/0، 38/0، و30/0 به دست آمد. پایایی بازآزمایی با فاصله 8 تا 11 هفته میان دو بار اجرا 73/0 به دست آمد. نتیجه گیری:بر اساس نتایج پژوهش حاضر، نسخه فارسی مقیاس CSS شرایط لازم برای کاربرد در پژوهش های روان شناختی روی جمعیت های ایرانی در معرض خطر بیماری های مزمن را دارد.
۷۲.

نقش سطوح پردازش و همخوانی خلقی در بازشناسی واژه های هیجانی در افراد دارای ناگویی خلقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازشناسی واژهها سطح پردازش ناگویی خلقی همخوانی خلقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۲ تعداد دانلود : ۳۷۰
این مطالعه با هدف شناخت تأثیر سطوح پردازش و همخوانی خلقی در بازشناسی واژه های هیجانی در افراد دارای ناگویی خلقی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی و جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان پسر دانشگاه تهران به تعداد 9000 نفر بود که از میان آنها نمونه ای متشکل از 80 نفر با روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شد. با استفاده از نسخه فارسی مقیاس ناگویی خلقی تورنتو بگبی، پارکر و تیلور ( 1994 ) آزمودنیها به دو گروه ناگویی خلقی بالا و ناگویی خلقی پایین تقسیم شدند. تکلیف آزمودنیها بازشناسی واژه های هیجانی در دو سطح پردازش ادراکی و معنایی و همچنین دو شرایط همخوانی و ناهمخوانی خلقی بود. یافته ها: نتایج نشان داد گروه ناگویی خلقی بالا واژه های هیجانی کمتری را نسبت به گروه ناگویی خلقی پایین بازشناسی میکنند و در هر دو سطح پردازش ادراکی و معنایی ضعیفتر عمل کردند. همچنین در سطح پردازش معنایی اختلال بیشتری نسبت به سطح پردازش ادراکی داشتند و شرایط همخوانی یا ناهمخوانی خلقی تأثیری در بازشناسی واژه های هیجانی در آنها نداشت. نتیجهگیری: ناگویی خلقی بیش از آنکه تحت تأثیر شرایط ناپایدار مانند حالت های خلقی و عاطفی باشد، متأثر از سازه های پایاتری مانند صفات شخصیتی و یا اختلال در سطوح پردازش اطلاعات هیجانی است. بنابراین مناسب تر است که جهت گیریهای مداخلهای بر دانش معنایی افراد در حوزه هیجانها تأکید کنند.
۷۳.

نقش جهت گیری مذهبی و مناسبات سالم زوجین در پیش بینی سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)

۷۵.

بررسی نقش مستقل و همزمان تعارض والدین و خلق کودک در پیش بینی رفتار نوعدوستی کودک(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۶ تعداد دانلود : ۹۱۱
مقدمه:با توجه به اهمیت عوامل سرشتی و خانوادگی در رشد مهارتهای اجتماعی کودکان، هدفاز اجرای این پژوهش بررسی نقش همزمان دو عامل خلق کودک و تعارض والدین در رفتار نوعدوستی کودکان است. روش:413 کودک 10 تا 12 ساله شهر تهران به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. مادران به پرسشنامه های تعارض زناشویی، خلق و رفتار نوعدوستی کودک و معلمان نیز به پرسشنامه رفتار نوعدوستی فرم معلمان پاسخ دادند. یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون تایید کننده نقش پیش بینی کننده تعارض والدین، خلق مثبت و منفی، توانایی کنترل و جامعه پذیری منفی کودک در رفتار نوعدوستی کودک هستند. همچنین تحلیل رگرسیون چند متغیری به صورت سلسله مراتبی نقش واسطه ای خلق مثبت کودک در رابطه تعارض والدین با رفتار نوعدوستی کودک و نقش تعاملی تعارض والدین با خلق منفی و مردم آمیزی منفی در پیش بینی رفتار نوعدوستی کودک را تایید می کند. علاوه بر این، توانایی کنترل کودک می تواند اثر منفی تعارض والدین بر رفتار نوعدوستی را تعدیل کند. نتیجه گیری: تحقیق حاضر نشان داد کودکانی که خلق منفی بالا و مردم آمیزی کمی دارند در خطر آسیب مهارتهای اجتماعی در بافت تعارض والدین هستند، ولی کودکانی که از خلق مثبت و توانایی کنترل بالا برخوردارند رشد رفتار نوعدوستی در آنها کمتر توسط تعارض والدین آسیب می بیند.
۷۶.

اثربخشی گروه درمانی بر کاهش علائم روان شناختی بیماران ام اس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب مولتیپل اسکلروزیس گروه درمانی خستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷۷ تعداد دانلود : ۱۲۶۴
مقدمه: ام اس یکی از بیماری های سیستم عصبی مرکزی است که چالش های زیادی را در خصوص سازگاری روان شناختی افراد مبتلا در تمام دنیا ایجاد کرده است. در این خصوص مداخلات روان شناختی می توانند مورد استفاده قرار گیرند. هدف این پژوهش بررسی اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر بیان احساسات در تعاملات گروهی بر خستگی، اضطراب و افسردگی بیماران ام اس بود. روش: پژوهش فوق به روش شبه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام شد. نمونه شامل 24 بیمار مبتلا به بیماری ام اس انجمن ام اس کرمان بود که به شیوه در دسترس انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه (آزمایش و کنترل) تقسیم شدند. همه ی بیماران قبل از مداخله، بعد از آن و در مرحله پیگیری پرسشنامه های افسردگی بک، اضطراب بک و خستگی را تکمیل کردند. مداخله در پژوهش حاضر گروه درمانی مبتنی بر بیان احساسات در تعاملات گروهی بود که در طی شانزده جلسه روی گروه آزمایش صورت گرفت. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که دو گروه بعد از درمان و در مرحله پیگیری به طور معنی داری از نظر افسردگی و اضطراب متفاوت هستند. با وجود این، در خصوص متغیر خستگی این اثر معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی گروه درمانی در کاهش افسردگی و اضطراب بیماران ام اس بود.
۷۷.

مروری بر چالش های موجود در درمان چاقی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: چاقی کاهش وزن نگهداری وزن برگشت وزن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۰۰
چاقی یکی از مشکلات تهدید کننده سلامتی و دومین عامل عمده قابل پیشگیری از مرگ است که شیوع آن رو به افزایش می باشد. بار اقتصادی چاقی حدود 2 تا 7 درصد کل هزینه های مراقبت بهداشتی تخمین زده شده است و پیش بینی می شود که چاقی در سال 2025 مشکل درجه یک سلامتی در کل جهان باشد. بنابراین، پیگیری چاقی و گسترش مداخله های مؤثر درمانی اقدام مهمی در پیشگیری اولیه و ثانویه از ابتلا به بیماری ها است. با این حال، درباره میزان موفقیت درمان چاقی تردید وجود دارد و پاسخ افراد به برنامه های درمانی استاندارد، متغیر است. اکثر بیمارانی که وارد برنامه های کاهش وزن می شوند، با وجود این که به حداکثر کاهش وزن خود دست پیدا می کنند، اما دوباره وزن قبلی را کسب می کنند. بنابراین، شایع ترین پیامد درمان چاقی در میان بزرگسالان، برگشت وزن است و اولین هدف در این حیطه باید جلوگیری از برگشت وزن تدریجی باشد. اگر چه تعداد زیادی از متغیرهای دخیل در این موضوع شناسایی شده اند، اما هر یک میزان کمی از تغییر وزن را توجیه می کنند و هنوز این موضوع که چرا برخی افراد رفتارهای نگهدارنده کاهش وزن را پس از درمان ادامه می دهند و عده ای دیگر خیر، به خوبی تبیین نشده است. با این توصیف، اکنون ضرورت درک ابعاد چاقی به عنوان یکی از مشکلات در جامعه جهانی بیش از پیش مطرح شده است. این مقاله با مروری به نسبت جامع در این موضوع، درصدد است تا چاقی را بررسی کرده و با در نظر گرفتن متغیرهای مهم درگیر در درمان، چالش های موجود در این حوزه را مورد برررسی قرار دهد.
۷۸.

بررسی اثربخشی کاهش استرس بهوشیاری محور بر علایم روان شناختی بیماران مولتیپل اسکلروزیس(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلید واژه ها: افسردگی اضطراب مولتیپل اسکلروزیس خستگی بهوشیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۷ تعداد دانلود : ۸۵۸
زمینه و هدف: مولتیپل اسکلروزیس یک بیماری سیستم عصبی مرکزی است که چالش روان شناختی عمده ای در بیماران تمام دنیا ایجاد کرده است. در این خصوص، مداخلات روان شناختی می تواند مورد استفاده قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی کاهش استرس بهوشیاری محور (Mindfulness-based stress reduction) بر افسردگی خستگی و اضطراب در بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود. مواد و روش ها: در این پژوهش، از یک طرح کارآزمایی بالینی با گروه شاهد استفاده شد. 20 بیمار از انجمن MS (Multiple sclerosis) کرمان به شیوه در دسترس انتخاب و به روش تصادفی به دو گروه (آزمایش و شاهد) تقسیم شدند. همه بیماران قبل از مداخله، بعد از آن و در مرحله پیگیری پرسش نامه های افسردگی Beck، اضطراب Beck و خستگی را تکمیل کردند. مداخله هشت جلسه کاهش استرس بهوشیاری محور MBSR بود. داده ها از طریق روش تحلیل واریانس در نمره های افزوده (Analysis of variance on the gain score) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها:. دو گروه بعد از درمان و در مرحله پیگیری به طور معنی داری از نظر افسردگی و اضطراب متفاوت بودند (01/0 > P). با وجود این، در خصوص متغیر خستگی این اثر معنی دار نبود. نتیجه گیری: نتایج حاکی از اثربخشی این روش در کاهش افسردگی و اضطراب بیماران مولتیپل اسکلروزیس بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان