این پژوهش به بررسی ویژگیهای شخصیتی و راههای مقابله ای دانشجویان دختر افسرده و همینطور به مقایسه تاثیر «مقابله درمانگری» با «تنش زدایی تدریجی» می پردازد. 45 دختر دانشجوی افسرده دانشگاههای آزاد اسلامی و پیام نور قم با 40 همتای غیر افسرده (نمره پایینتر از 11 در شکل کوتاه فهرست افسردگی بک) توسط «آزمون 16 عاملی شخصیت کتل» و «پرسشنامه راههای مقابله ای فولکمن – لازاروس» مورد سنجش قرار گرفته و گروه افسرده به طور تصادفی به سه گروه 15 نفره تقسیم شدند. نتایج نشان داد که افسردگی متاثر از عوامل عمقی شخصیت و سپس عوامل سطحی و راههای مقابله ای است. «مقابله درمانگری» به عنوان یک فن ابداعی نه تنها مانند «تنش زدایی تدریجی» افسردگی را کاهش داد، بلکه از میزان اضطراب نیز در حد قابل توجهی کاست، و اثرات خود را از راه تاثیر بر نمرات عوامل بسیار بیشتری از شخصیت اعمال کرد. بواسطه تمرکز «مقابله درمانگری» بر تغییر راهبردهای مقابله ای، این روش درمانگری توانست دو راهبرد مقابله ای موثر در افسردگی را به گونه ای موفقیت آمیز تغییر دهد (کاهش راههای گریز – اجتناب و مسئولیت پذیری) که در مجموع نشان دهنده کارآمدی «مقابله درمانگری» و ارجحیت نسبی آن بر «تنش زدایی تدریجی» در این زمینه است. این پژوهش همچنین مشخص ساخت، که عوامل شخصیتی بالنسبه مشابهی در ساخت اختلالات اضطرابی و افسردگی دخالت دارند