هویت چیستی هر چیزی است، اما در مورد آدمی هویت مجموعه ای از خصوصیت های پایداری است که به اعتبار آن، یک فرد انسانی از دیگران متمایز می شود و می تواند با آن خود را بشناسد و به دیگران معرفی نماید. هیچ ملتی، هرچند تازه و نوبنیاد و بدون پیشینه ی تاریخی، بی نیاز از داشتن هویت نیست. ادبیات، گسترده ترین افقی است که در خلال گزارش های آن، می توان مؤلفه های اصلی هویت را که از سرنوشت انسان در اجتماع به ظهور می رسد، بررسی کرد. یوسف بن محمد بن یوسف هروی، معروف به حکیم هروی، فرزند محمد بن یوسف از اهالی خوافِ خراسان بود که در ماوراءالنهر دانش آموخت و قسمت عمده ای از دوران حیاتش را در هرات گذراند. یوسفی از حکمای معروف عهد صفوی بود که بعدها به همراه پدر، به هندوستان مهاجرت کرد و در دربار گورکانیان هند مورد توجه و عنایت ظهیرالدین بابر و پسرش، همایون شاه قرار گرفت و دبیر دربار شد. او همانندِ بسیاری از اندیشمندان ایرانی و در مقام دبیری دربار، با آگاهی از مؤلفه های اصلی هویت ملی، اقدام به بازنمود مؤلفه های هویتی، در نامه های بدایع الانشاء نموده است. این مقاله در پنج بخش، با روشی توصیفی- تحلیلی، به تبیین مؤلفه های اصلی هویت ملی و مصادیق آن می پردازد و در صدد اثبات این مطلب است که این حکیم ایرانی خراسانی تبار، در اثر خود به مؤلفه های ملی، توجه ویژه ای داشته و با زبانی فصیح و نثری مسجع، آن ها را در نامه های بدایع الانشاء انعکاس داده است. نتیجه این پژوهش، نشان می دهد که این اثر، مؤلفه های هویت ملی ایرانی- اسلامی را داراست و یوسفی هروی، هم چون مبلغی نقش تأثیرگذاری در تبیین و ترویج این مؤلفه ها، در دیار هند را داشته است.