بررسی تطبیقی بنیان های فکری تمدن اسلامی در اندیشه حضرت آیت الله خامنه ای و سید قطب (مقاله علمی وزارت علوم)
درجه علمی: نشریه علمی (وزارت علوم)
آرشیو
چکیده
سید قطب به عنوان یکی از اندیشمندان برجسته مصری و حضرت آیت الله خامنه ای به عنوان یکی از تأثیرگذارترین علمای شیعه در عصر حاضر ازجمله اندیشمندانی هستند که بر رویکرد تمدنی و تحقق تمدن اسلامی اهتمام ویژه ای ورزیده اند. پرسش اصلی این پژوهش درباره بنیان های فکری تمدن اسلامی در اندیشه مقام معظم رهبری و سید قطب و وجوه اشتراک و افتراق آنها است. در پژوهش حاضر، از روش تحلیل محتوای کیفی و برای گردآوری داده ها از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است تا مهم ترین بنیان های فکری تمدن نوین اسلامی از دیدگاه آیت الله خامنه ای و سید قطب با استناد به مجموعه آثار ایشان استخراج و ارائه گردد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که هرچند سید قطب و حضرت آیه الله خامنه ای دغدغه های مشترکی داشته و درصدد ایجاد تمدن قدرتمند اسلامی هستند اما در بنیان های آن تفاوت های آشکاری با یکدیگر دارند. ازلحاظ هستی شناسی، این دو اندیشه، توحید محور بوده و بر این اصل استوارند که تمدن اسلامی دو بعدی و شامل ساحت مادی و ساحت معنوی است. در مبانی معرفت شناسی، این دو اندیشمند درخصوص امکان و ضرورت معرفت اتفاق نظر دارند، ولی از حیث منابع و روش های معرفت، دارای دیدگاه های متفاوتی هستند. در مبانی انسان شناسی نیز از جهات چیستی، جایگاه والای انسان در نظام هستی و غایت وجودی آن، شباهت اندیشه دیده می شود ولی درخصوص اراده انسان، میان آنها اختلاف جدی وجود دارد. اراده انسان در نظریه سید قطب در ذیل توحید افعالی و تداوم عادت الهی تفسیر می شود؛ درصورتی که آیت الله خامنه ای بر این باور است که نقش اصلی از آن تربیت، اراده و تصمیم خود انسان است. در بحث غایت شناسی هر دو نظریه، سعادت طلبی و وصول به سعادت در دنیا و آخرت فهم می گردد و هر دو به غایتی غیرمادی معتقدند که هدف غایی تمدن اسلامی وصول به سعادت دنیوی و اخروی است. هر دو اندیشمند به لحاظ هستی شناسی معتقد به دو وجهی بودن(مادی و معنوی) نظام هستی می باشند و وجه معنوی را مهم تر از وجهه مادی به حساب می آورند. آنچه واضح است، جدایی کامل نظر سید قطب و حضرت آیت الله خامنه ای در غایت شناسی و ایجاد آرمان شهر است. آرمان شهر سید قطب، جامعه نخستین اسلامی و عصر خلافت است اما آرمان شهر حضرت آیت الله خامنه ای در آخرالزمان و با نگاه به آینده به وجود می آید.A comparative study of the intellectual foundations of Islamic civilization in the thought of Ayatollah Khamenei and Seyyed Qutb
Sayyid Qutb as one of the prominent Egyptian thinkers and Ayatollah Khamenei as one of the most influential Shiite scholars in the present age are among the thinkers who have paid special attention to the approach of civilization and the realization of Islamic civilization. The main question of this research is about the intellectual foundations of Islamic civilization in the thought of the Supreme Leader and Seyyed Qutb and the commonalities and differences between them. In the present study, the method of qualitative content analysis and document collection and libraries have been used to collect data to extract and present the most important intellectual foundations of modern Islamic civilization from the perspective of Ayatollah Khamenei and Seyyed Qutb based on his collection of works. The findings of the study indicate that although Seyyed Qutb and Ayatollah Khamenei have common concerns and seek to create a strong Islamic civilization, but in its foundations are clearly different from each other. Ontologically, these two ideas are based on monotheism and are based on the principle that Islamic civilization is two-dimensional and includes the material and spiritual realms. In the foundations of epistemology, these two thinkers agree on the possibility and necessity of knowledge, but in terms of sources and methods of knowledge, they have different views. In the foundations of anthropology, in terms of what, the high position of man in the system of existence and its existential end, the similarity of thought is seen, but regarding the human will, there is a serious difference between them. The will of man is interpreted in Sayyid Qutb's theory under the monotheism of actions and the continuation of the divine habit; However, Ayatollah Khamenei believes that the main role of that training is the will and decision of man himself. In the teleological discussion of both theories, the pursuit of happiness and attainment of happiness in this world and the hereafter is understood, and both believe with immaterial ends that the ultimate goal of Islamic civilization is to achieve worldly and otherworldly happiness. Both thinkers ontologically believe in the duality (material and spiritual) of the system of existence and consider the spiritual aspect more important than the material aspect. What is clear is the complete separation of the views of Seyyed Qutb and Ayatollah Khamenei in teleology and the creation of the utopia. The utopia of Sayyid Qutb is the first Islamic society and the era of the Caliphate, but the utopia of Ayatollah Khamenei will be created in the end times and with a view to the future.