هدف پژوهش حاضر تبیین علی ابعاد بی صداقتی تحصیلی در گروهی از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بود. مشارکت کنندگان 303 نفر (185 دختر و 118 پسر) از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز (در سال تحصیلی 99-1398) بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای، انتخاب شدند و ابزار های منش های اخلاقی خرمائی و قائمی (1397)، پرسشنامه خودفریبی سیرونت و همکاران (2019) و بیصداقتی تحصیلی بشیر و بلا (2018) را تکمیل کردند. به منظور بررسی فرضیههای پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری و نرمافزار AMOS استفاده شد. نتایج نشان داد که مدل پژوهش با داده های جمع آوری شده برازش مطلوبی دارد و منش های اخلاقی به طور مستقیم و غیرمستقیم (از طریق خودفریبی)، پیشبینی کننده ابعاد بی صداقتی تحصیلی است. همچنین بیشترین واریانس توسط بُعد دروغ درباره تکالیف تحصیلی و کمترین واریانس توسط بُعد تقلب در آزمون در مدل تبیین گردید. به طور کلی یافته های پژوهش حاضر نقش منش های اخلاقی و خودفریبی را در تبیین ابعاد بی صداقتی تحصیلی و به خصوص بُعد دروغ درباره تکالیف تحصیلی نشان می دهند.