مقدمه:کنترل مدیریتی روشهایی است که مدیران برای اطمینان از سازگاری رفتار و عملکرد سازمان خود با اهداف ، برنامه ها، استانداردها و اجرای صحیح برنامه ها مجبورند به طور مستمر و منطقی اجرا نمایند . کنترل برای حفظ ، بقا ، کارایی و اثربخشی تمام سیستمها حیاتی است و لحظه ای سازمان و مدیریت از آن بی نیاز نخواهند بود . روش پژوهش : ابن پژوهش به صورت مقطعی ، به منظور تعیین مواع اعمال کنترل مؤثر در سازمان از نظر مدیران دانشگاه علوم پشکی کرمان در سال 1380 انجام شد . جامعه مورد پژوهش را کلیه مدیران عالی و میانی دانشگاه تشکیل دادند . ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بود که با استفاده از منابع علمی معتبر تعهیه گردید . سؤالات این پرسشنامه شامل: ویژگیهای فردی ، اقدامات انجام شده در جهت کنترل ، و مهمترین موانعت اعمال کنترل مؤثر در سازمان بود . داده ها پس از جمع آوری ، با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها : حدود 85درصد مدیران اعمال کنترل مؤثر در سازمان را ضروری داشتند . تنها حدود 65 درصد آنان اظهار نمودند که در واحدهای تحت سرپرستی خود جهت اعمال کنترل مؤثر ، اقدام به تعیین اهداف عملیاتی و 63 درثد اقدام به تعیین نتایج مورد انتظار نمودند . مهمترین موانع اعمال کنترل مؤثر به ترتیب : غیرقابل دستیابی بودن اهداف ، نبود استانداردها و معیارهای مناسب ، و عدم مشارکت کارکنان در امور مربوط به سیستم کنترل ذکر شده است. مدیران دارای تخصص مدیریت و مدیران با سابقه ی شرکت در دوره های آموزش مدیریتی حین خدمت ، موانع کنترل را کمتر از سایر مدیران متذکر شدند . بحث و نتیجه گیری : اعمال سیستم کنترل مؤثر نیازمند به مدیرانی با تجربه ، مسئولیت پذیر و متخصص دارد . ضمن برگزاری مستمر دوره های آموزشی حین خدمت مدیریت برای مدیران ، انتصاب مدیران شایسته و با دانش و مهارت کافی توصیه می گردد .