ورود یا عدم ورود فقها به عرصه مسائل اجتماعی ریشه در نظریات فقهی ایشان دارد. محقق کرکی جزو فقهایی است که به اقدامات اجتماعی زیادی دست زده است و این نشان گر توانایی فقه وی برای تعامل با مسائل جامعه است. هر نظریه دارای یک سری مبانی معرفتی و غیر معرفتی است. مبانی کلامی و اصولی، جزو مبانی معرفتی فقه به حساب می آیند. این تحقیق به دنبال آن است که به شیوه روش شناسی بنیادین، به بررسی آن دسته از مبانی کلامی بپردازد که در نظریات اجتماعی فقه محقق کرکی تأثیر گذاشته اند. نتیجه این پژوهش حاکی از آن است که برخورداری فقه محقق کرکی از برخی مبانی کلامی، سبب توان مندی فقه وی برای تعامل با مسائل اجتماعی شده است.