ناهمگونی فضایی که امروزه در شهرها قابل مشاهده است نتیجه فقدان طرح های توسعه مناسب و کارآمد قبلی و تحقق پذیری نامطلوب آنها است. این پژوهش با روش توصیفی- تحلیلی و همبستگی، با بهره گیری از مطالعات اسنادی مربوط به طرح تفصیلی 1375 و وضع موجود شهر و استفاده از مدل های کمی، تحلیل های آماری و آمار فضایی در نرم افزارهای SPSS و Arc GIS، انجام گرفته است. هدف اصلی پژوهش تبیین و سنجش نحوه تدوین و میزان تحقق طرح تفصیلی 1375 شهر مهاباد بر اساس معیارهای عدالت فضایی می باشد. یافته های پژوهش نشان داد در مجموع میزان تحقق کاربری های پیشنهادی در طرح تفصیلی کم است که در این بین بیشترین کاربری تحقق یافته، کاربری مسکونی بوده و کاربری های خدمات شهری با تحقق پذیری ناچیزی روبرو بوده اند. همچنین در بخش هایی که تحقق کاربری-های پیشنهادی، به ویژه کاربری های خدمات شهری بیشتر بوده، شکاف میان نواحی مختلف شهر بیشتر شده است. به عبارت-دیگر، خدمات لازم در نواحی که محرومتر بوده اند ایجاد نشده اند این مساله ناشی از آنست که هم در تدوین طرح و هم در تحقق آن نواحی برخوردارتر بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. در بحث موارد عدم تحقق کاربری های پیشنهادی، می توان دریافت که موارد عدم تحقق در قسمت های حاشیه ای و پیرامونی شهر بیشتر است. نکته حائز اهمیت دیگر آنست که در طرح پیشنهادی تاکید بیشتر به توسعه بیرونی بوده و توجه چندانی به توسعه درونی شهر نشده است. در مجموع، می توان دریافت که فقدان پایه نظری و نگرش مبتنی بر تئوری ها و معیارهای عدالت فضایی در تهیه و تدوین طرح های توسعه شهری به ویژه در شهرهای کوچک و متوسط، به خوبی قابل مشاهده می باشد.