صاحب نظران حوزه اقتصاد سیاسی به استناد روندهای جاری در اقتصاد سیاسی بین الملل قرن 21 را قرن ژئواکونومیک نامیده اند زیرا بر این باورند یکی از مهم ترین چالش های مهم جهانی در این قرن رقابت بر سر منابع انرژی با تأکید بر نف ت و گ از است. کش ورهای ح وزه خلیج فارس منجمله ایران اعظم درآمدهای خود را از فروش نفت خام بدست می آورند و اقتصاد تک محصولی آنها نفتی نیست بلکه وابسته به نفت است و این درآمدها از طریق دولت از مجرای بودجه به اقتصاد این کشورها تزریق شده که کاهش قیمت نفت شدیداً بر اقتصاد آنان تأثیر گذار می باشد. در این تحقیق با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی، آمارها و نمودارها و همچنین روش دلفی تاثیرات پدیده رانت و دولت رانتیر با مطرح شدن نفت به عنوان عامل ایجاد دولت های رانتیر مورد بررسی قرار گرفت و در پی آن نظریات دولت و اقتصاد رانتی برای تبیین و توجیه فقدان توسعه یافتگی سیاسی و اقتصادی در کشورهای متکی به درآمد حاصل از رانت مورد استفاده قرار گرفت. اتکا به درآمدهای بادآورده حاصل از رانت نفتی بر ساخت دولت، روابط دولت و جامعه و در نهایت بر اقتصاد کشور، پیامدهای منفی داشته و موجب تشدید روحیه رانت جویی و مصرف گرایی در جامعه می شود و از طرفی دولت را تبدیل به توزیع کننده رانت خواهد نمود. کشور ما طبق نظریه جفری کمپ علاوه بر در اختیار داشتن دومین منابع انرژی فسیلی (نفت و گاز) جهان در مرکز هارتلند استراتژیک جهان واقع می باشد اما با داشتن اقتصاد رانتیر بعلت تحریم ها و تأثیرات آن در ابعاد داخلی و خارجی واز طرفی با درنظر گرفتن ویژگی های صنعت نفت که مستلزم سرمایه گذاری کلان می باشد نتوانسته آنچنان که باید در جذب سرمایه گذاری داخلی و خارجی، دستیابی به دستاوردهای فنی و تکنولوژی روز به منظور استفاده بهینه جهت استخراج انرژی و ... عملکرد قابل قبولی داشته باشد این تحقیق ضمن معرفی ابعاد و پیامدهای دولت رانتی با ارائه راهکارهایی برون رفت این موضوع را نشان دهد.