موضوع مورد بررسی این مقاله بازآفرینی بافت های فرسوده با تاکید بر الگوی حکمروایی خوب شهری می باشد. دراین مقاله تلاش شده است تا به این سؤال پاسخ داده شود که محله ده ونک به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری چگونه است وچگونه می توان با استفاده از این الگوی مدیریت شهری نسبت به بازسازی وبهسازی بافت فرسوده اقدام نمود. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع توصیفی-تحلیلی و به لحاظ هدف کاربردی – توسعه ای می باشد و واحد تحلیل آن سرپرست خانوار بوده که با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند، برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از هردو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. همچنین ازابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات میدانی استفاده شده، این اطلاعات جمع آوری شده وارد نرم افزار spss شده و بوسیله آمار توصیفی (میانگین، واریانس و انحراف معیار) وآمار استنباطی (آزمون T تک نمونه ای، یومن ویتنی و تحلیل معادلات ساختاری و..) مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت وسپس فرضیه های تحقیق مورد آزمون قرار گرفتند. بر اساس نتایج بدست آمده، محله ده ونک به لحاظ شاخص های حکمروایی خوب شهری وضعیت نامناسبی را داراست، علاوه برآن، به لحاظ فرسودگی بافت های مسکونی نیزاز وضعیت مناسبی برخوردارنیست. هم چنین، نظر سنجی بعمل آمده درزمینه عوامل مؤثر بر بهسازی ونوسازی بافت فرسوده در ده ونک، نیز نشان می دهد که ازبین عوامل مؤثر بر بهسازی ونوسازی بافت فرسوده اعتماد به نهادها و تشکل های اجتماعی محله و همچنین اعتماد به متولیان و مجریان و مدیران طرحهای بهسازی و نوسازی از نظر پاسخگویان دارای بیشترین تأثیر بوده است.