طراحی تحول یک فرایند متمرکز و بین رشته ای است که به دنبال ایجاد تغییرات مطلوب و پایدار در رفتار و شکل - افراد، سیستم ها و سازمان ها - اغلب برای اهداف اجتماعی مترقی است. از همین رو طراحی، از یک سو مبتنی بر قوه خلاقیت فردی و از سوی دیگر مبتنی بر اصول روش شناسی است که این اصول بازتاب دهنده ی گونه گونی جهت گیری های اولیه و انتخاب روند طراحی است. امروزه مدل های متنوعی برای طراحی معماری ساخته شده است،که در جهت پیوند عوامل مؤثر در فرایند طراحی معماری تلاش داشته اند، اما نتوانسته اند به خوبی عمل نمایند. هدف از تحقیق حاضر بررسی برخی عوامل و ابعاد ترادیسی های دستاوردهای معمارانه است که دستیابی به مدل طراحی مبتنی بر این عوامل را میسر می نماید. در پژوهش حاضر با استفاده از ساختار روش و با رویکردی تحلیلی- توصیفی و روش استقرایی به بررسی عوامل ترادیسی که به صورت ناخود اگاه و یا آگاهانه در آفرینش اثر نقش داشته اند، پرداخته شده است. بدین منظور نخست ترادیسی در معماری تشریح می شود و سپس مساجد شیخ لطف الله و مسجد الرضا تهران انتخاب و مورد تحلیل واقع می گردد. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که اصول ترادیسی در فرم مسجد گوهرشاد توسط عنصر هندسه فضایی، از طریق چرخش و تغییر جهت و به نوعی حرکت انتقالی توسط دیوارهای خارجی، عناصر سازه ای و کالبدی و اتصال دهنده فضاهای داخلی به وقوع پیوسته است، این در حال است که در مسجد الرضا تهران که در دوره معاصر بنا شده است، اصول ترادیسی نه تنها با چرخش فرمی بلکه با نادیده گرفتن و حذف عناصر والمان های شاخص مسجد از جمله گنبد و مناره صورت گرفته است. ضمن آنکه وجود گودال باغچه و گسستگی فضای مصلا از فضای بیرونی این مسجد از دیگر عوامل ترادیسی است. با توجه به تحلیل های صورت گرفته مدل طراحی مبتنی بر ترادیسی روش های مورد بررسی در طراحی دارای اصولی از جمله هماهنگی با محیط طبیعی، سازماندهی فضایی، استفاده از مصالح، نوع هندسه و تقسیم بندی فضایی همراه با جذابیت و خلاقیت بصری چه در محیط داخلی وچه در محیط خارجی است. از این رو اصولی از قبیل: الگوبرداری از اصول معماری گذشته بدون توجه به نیاز زمان احداث بنا، الگوبرداری صرف از طبیعت و عدم توجه به سازگاری بنا با طبیعت و پایداری زیست بوم نقطه ضعف مدل طراحی مساجد معاصر از جمله مسجد الرضا تهران هستند.