مراکز شهری که به نوعی نماد فرهنگی شهرهای بزرگ و کوچک به شمار می آیند از مهم ترین قلمروهای همگانی در فضاهای شهری هستند. بی توجهی به مراکز شهری در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این مراکز را با مشکلات متعددی رو به رو کرده که باعث کاهش کیفیت محیط زندگی در آنها شده است. در پژوهش حاضر با بررسی و ارزیابی دو تئوری فرایند طراحی شهری و منطق فازی به ارائه مدل مناسب برای مداخله در مراکز شهری پرداخته شده است. مدلی که مهمترین اصل آن فرایند محور بودن و امکان رفت و برگشت در طول مسیر طرح و اجرای آن است. مراحل انجام این پژوهش به منظور رسیدن به مدل مناسب با ویژگی های کالبدی و اجتماعی مراکز شهری شامل چند مرحله اصلی میباشد در مرحله اول با کمک مطالعات نظری و تجارب مداخلات در مراکز شهری، اصول کلی برای مداخله در مراکز شهری تاریخی - اجتماعی تعریف گردیده است، پس از آن در مرحله دوم تئوری های مهم مداخله با دیدگاه فرایندی بررسی و با یکدیگر مقایسه شدند، مرحله سوم اختصاص دارد به تعریف یک مدل منطبق با اصول مداخله که برگرفته از مطالعات نظری و تئوری های فرایند محور مداخله است، پس از آن در پایان مدل موردنظر تدوین گردیده است. نتایج این پژوهش گویای این امر خواهد بود که با کمک طراحی شهری فرایندگرا می توان کیفیت مداخله در فضاهای شهری و درنتیجه رضایتمندی بهره برداران را افزایش داد و نتایج منفی اقدام مداخله را تعدیل نمود.