نابرابری فضایی در اشتغال، امکان بروز فقر، بیکاری، حاشیه نشینی، مهاجرت و بی عدالتی را افزایش می دهد. شناخت نابرابری های فضایی در جهت رفع و کاهش آن، در چارچوب محدوده جغرافیایی مختلف(کشور، استان، شهرستان و بخش) یک پیش نیاز بسیار مهم برای حصول پایداری اقتصادی و پیشرفت یکپارچه کشور به شمار می آید. براین اساس پژوهش حاضر با هدف ارزیابی وضعیت اشتغال استان های ایران در پایان برنامه پنجم توسعه به تفکیک اشتغال شهری و روستایی انجام شده است. این پژوهش با توجه به هدف تحقیق، درصدد پاسخ دادن به این سؤال می باشد که آیا برنامه پنجم توسعه، اهداف مورد نظر در زمینه اشتغال(کاهش نابرابری بین شهر و روستا) را محقق ساخته است یا نه؟ جهت پاسخ به سؤال از 11شاخص عمده اشتغال براساس آمارگیری نیروی کار در سال 1394 و مدل PROMETHEE V و GAIA استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در اشتغال شهری استان های یزد، تهران، کردستان، و سمنان با بالاترین Phi در وضعیت بسیار مطلوب و استان های فارس، سیستان و بلوچستان، کهکیلویه و بویراحمد، البرز، لرستان و کرمانشاه با کمترین Phi در وضعیت بسیار نامطلوب قرار دارند. همچنین در اشتغال روستایی استان های همدان، اصفهان و آذربایجان شرقی با بیشتر Phi در رتبه های برتر و استان های سیستان و بلوچستان، چهارمحال بختیاری، هرمزگان و کهکیلویه و بویراحمد با کمتر Phi در رتبه های پایین تر قرار دارند. فاصله بین استان ها در اشتغال شهری و روستایی به ترتیب785/0 و 795/0 می باشد که نشان می دهد نابرابری در اشتغال روستایی بیشتر از شهری است.