امروز ورودی شیراز از سمت اصفهان را «تنگ الله اکبر» و «دروازه قرآن» مشخص می کنند. در طول زمان و دوره های مختلف مؤلفه های متعددی این ورودی طبیعی را تعریف کرده، به آن افزوده یا کاسته و هویت ورودی بودن این محدوده برای شیراز را متحول کرده است. این نوشتار به دنبال پاسخ به این سؤال است که کدام مؤلفه در تعریف ورودی شیراز به صورت تاریخی مانایی داشته و مؤلفه ماهوی شکل دهنده به منظر ورودی شهر شیراز است؟ به منظور پاسخ به این سؤال، نوشتار با شیوه تفسیری-تاریخی، مؤلفه های مختلف شکل دهنده به منظر ورودی شیراز در بیش از یک قرن اخیر را با توجه به بستر تغییرات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره تحلیل می کند. نوشتار به صورت مشخص تغییرات منظرین رخ داده در این محدوده را در پنج دوره زمانی آل بویه تا قاجار، قاجار، پهلوی اول، پهلوی دوم و جمهوری اسلامی مورد بررسی قرار می دهد. نتایج پژوهش نشان می دهد دروازه قرآن در کنار دو مؤلفه دره و کوه های اطراف ورودی به لحاظ عینی و ذهنی در دوره های تاریخی مختلف در شکل دادن به منظر و هویت ورودی شیراز نقش مهمی داشته اند. این مانا بودن به صورت پویا و همگام با تغییرات و نیازهای زمانه دستخوش تغییرات شده اما هیچ گاه از بار منظرین این مؤلفه ها در تعریف ورودی شهر شیراز کاسته نشده است. بااین وجود پس از انقلاب اسلامی هویت تاریخی و طبیعی این محدوده به عنوان ورودی شهر شیراز دچار اغتشاش شده است. نتایج نشان می دهد عدم هماهنگ سازی این مؤلفه ها با تغییرات زمان و عدم توجه به اهمیت ماهوی این مؤلفه ها در تعریف هویت ورودی شهر، زمینه حذف، تخریب و یا به حاشیه رانده شدن این مؤلفه ها را فراهم و نقش آن ها در تعریف ورودی شهر شیراز را مخدوش ساخته است.