پروژه های توسعه منطقه انرژی پارس تجربه ای یکپارچه و ملی برای ایجاد زیرساخت های بالادستی و پایین دستی متمرکز در صنعت نفت است که در دستیابی به اهداف مورد انتظار و بهره برداری در زمان مقرر با شکست رو به رو شد. لذا مقاله حاضر به علل شکست و استخراج درس آموخته های آن برای سایر پروژه های توسعه صنعت نفت می پردازد. این پژوهش دارای رویکرد کیفی است و با استراتژی روایتی و جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختار یافته با مدیران و متخصصین فعال در اجرای این پروژه ها متشکل از کارفرمایان، پیمانکاران و مهندسین مشاور، چهار دوره ی زمانی در فرایند توسعه طرح های صنعتی منطقه انرژی پارس واقع در عسلویه را از سال 1377 تا 1400 بررسی می نماید. بر اساس نتایج، علل اصلی شکست پروژه های مورد مطالعه را می توان به نگاه به خارج در فرایند توسعه، وابستگی در تأمین تجهیزات و اجرای کلان پروژه ها توسط شرکت های خارجی در کنار عدم اتخاذ راهبرد مناسب برای آموزش نیروی انسانی متخصص و انتقال دانش فنی و مدیریتی برای طراحی در دوره ی حضور فعال پیمانکاران بین المللی صاحب صلاحیت؛ عدم استفاده از ظرفیت مدیران شایسته به دلیل تغییر مکرر سیاسی تصمیم گیران اصلی وزارت نفت در دوره ی تحریم ها؛ توجه به مسئله افزایش فروش نفت در برابر نگاه توسعه محور به این صنعت در دوره ی برجام؛ تشدید تحریم ها و مهاجرت نیروی انسانی متخصص به خارج از کشور نسبت داد. سیر تاریخی توسعه صنعت نفت بیانگر ضرورت ایجاد تحولی بنیادی در تمامی سطوح کلان و خرد با هدف برنامه ریزی کارآمد، افزایش توانمندی فناورانه، بومی سازی دانش فنی، خودکفایی در ساخت تجهیزات و اجرای پروژه ها توسط پیمانکاران ایرانی است.