پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین دانش زیباشناختی و سوادآموزی زبان شناختی دانشجومعلمان علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان استان گلستان با توجه به نقش میانجی هوش اجتماعی و درک مبتنی بر تحلیل انجام گرفت. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش همه دانشجومعلمان علوم تربیتی (پسر و دختر) دانشگاه فرهنگیان استان گلستان به تعداد 849 نفر تشکیل داده اند. از جامعه آماری یادشده، براساس جدول کرجسی و مورگان، 265 نفر به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها پرسشنامه های محقق ساخته دانش زیبایی شناختی، سوادآموزی زبان شناختی، درک مبتنی بر تحلیل و پرسشنامه هوش اجتماعی سیلورا (2001) به کار گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پژوهش ، مدل معادلات ساختاری اجرا شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد دانش زیبایی شناختی با سوادآموزی زبان شناختی، هوش اجتماعی و درک مبتنی بر تحلیل دانشجومعلمان علوم تربیتی رابطه معنا داری دارد و هوش اجتماعی با درک مبتنی بر تحلیل و سوادآموزی زبان شناختی رابطه مستقیم و معناداری دارد. همچنین، دانش زیبایی شناختی به صورت غیر مستقیم از طریق هوش اجتماعی و درک مبتنی بر تحلیل با سوادآموزی زبان شناختی دانشجومعلمان رابطه معناداری دارد. در نتیجه، مدل مفهومی ارائه شده از برازش آماری مناسبی برخوردار است؛ بدین معنا که مدل سوادآموزی زبان شناختی دانشجومعلمان علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان براساس دانش زیبایی شناختی، هوش اجتماعی و درک مبتنی بر تحلیل، با داده های تجربی برازش دارد.