از آنجا که زبان انگلیسی، زبان علم است و ناآشنایی با آن به مشکلاتی در این دهکده جهانی منجر خواهد شد، فراگیری این زبان یک ضرورت به حساب می آید. از این رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان موفقیت یا عدم موفقیت آموزش و پرورش ایران در آموزش زبان انگلیسی به دانش آموزان مقاطع متوسطه اول و دوم، بر مبنای روش حداکثر اختلاف، ضمن دعوت از 174 دبیر زبان انگلیسی در دو مصاحبه نیمه ساختاریافته، کتب درسی این مقاطع را تحلیل کرده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار MAXQDA استفاده شد. نتایج نشان داد عواملی مانند ایرانیزه کردن افراطی مطالب کتب درسی، ناظرنبودن کامل ارزشیابی پایانی بر اهداف آموزشی، تأخیر در شروع آموزش، بی توجهی به پدیده دوزبانگی، مجرب نبودن برخی معلمان، کمبود تناسب بین زمان آموزش و حجم کتب زبان انگلیسی، عدم برخورداری دوره های آموزشی ضمن خدمت معلمان از کیفیت و کمیت لازم، علل اصلی ناکارآمدی مدارس در آموزش زبان انگلیسی قلمداد می شوند. نتایج این پژوهش برای دبیران زبان انگلیسی و به ویژه برای برنامه ریزان و کارگزارن درس زبان انگلیسی بسیار مفید است.