از آنجا که منظر محیط مصنوع و نیز قضاوت جامعه درباره «معماری خوب»، به ویژه در شهرهای کوچک ایران، متأثر از بخش بزرگی از بدنه جامعه حرفه ای معماری، یعنی تکنیسین های معماری است، آموزش معماری، به ویژه در هنرستان ها، به عنوان سنگ بنای اولیه آموزش، اهمیت بالایی دارد. هدف پژوهش حاضر، مطالعه اثر محتوایی کتاب های درسی در روند یادگیری هنرجویان بود. به این منظور، میزان توجه به مؤلفه های محتوای فعال یا غیرفعال از دیدگاه ویلیام رومی در نمونه انتخاب شده از کتاب عناصر و جزئیات بررسی شده، و وضعیت موجود تببین شد. همچنین،مواردی که باید در محتوای درسی به آن ها توجه بیشتر شود، مشخص شد. روش پژوهش، توصیفی - تحلیلی است و به روش تحلیل محتوا با به کارگیری تکنیک ویلیام رومی، برای بررسی ضریب درگیری متن کتاب، انجام گرفت. براساس تجربه تدریس نگارنده در برخی دروس هنرستان های معماری، هنرجویان در یادگیری و درک برخی از این دروس از جمله « عناصر و جزئیات » با وجود عینی و ملموس بودن مباحث آن ها، مشکلات متعددی داشته اند. به دلیل اتکا به کتاب درسی در هنرستان ها، بررسی کارآمدی کتاب عناصر و جزئیات سال سوم معماری و تحلیل این کتاب، در نوشتار حاضر تأکید شده است. نتایج نشان داد متن، شکل، تصاویر و پرسش های کتاب عناصر و جزئیات زمینه درگیری دانش آموزان را به میزان کمتر از حد معمول فراهم می کند. همچنین، ناهماهنگی بین مطالب کتب معماری در هنرستان ها، سبب ایجاد اختلال در یادگیری هنرجویان شده است. با توجه به نتایج، پیشنهادهایی برای اصلاح کتاب و کارایی بیشتر آن مطرح شد.