هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتباریابی الگوی آموزش مبتنی بر ساختن گرایی شناختی برای دانش آموزان ابتدایی است. برای رسیدن به هدف پژوهش، از روش تحقیق ترکیبی استفاده شده است. در بخش کیفی برای به دست آوردن الگوی طراحی آموزشی، از تحلیل محتوای استقرایی و در بخش کمّی برای اعتباریابی درونی از نظر متخصصان به روش پیمایشی پرسش نامه ای استفاده شده است. به منظور انتخاب مقالات برای تحلیل محتوای کیفی، نخست کلیدواژه هایی برای جست وجوی مقالات مشخص شد و سپس در بخش کیفی، جامعه آماری کلیه مقالاتی را شامل می شد که از بانک های اطلاعاتی مرتبط با موضوع مانند: Sage، Ebsco، Wiley و Sciencedirect، Proquest، Eric، Sprinhger فایل متن آنها در بازه زمانی 1990 تا 2016 در دسترس بود و در بخش کمّی به منظور اعتباریابی الگوی به دست آمده از بخش کیفی، 15 نفر از متخصّصان برنامه ریزی درسی بودند. در این پژوهش از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شده است؛ حجم نمونه 25 مقاله و واحد تحلیل محتوا در این پژوهش، مضمون است. بر اساس تحلیل محتوای انجام شده روی مقالات، سه طبقه به این شرح به دست آمد: نقش معلم، نقش یادگیرنده، نقش دانش. درنهایت نتیجه تمامی تحلیل محتواهای انجام شده روی مقاله ها در قالب الگو ارائه شده است. نتایج به دست آمده از اعتباریابی درونی براساس نظر متخصصان نشان می دهد الگوی آموزشی ارائه شده بر مبنای ساختن گرایی شناختی از اعتبار مناسبی برخوردار است و اثربخشی لازم را برای آموزش دانش آموزان دارد.