هدف از پژوهش حاضر، ارائه یک مدل علّی از کمک طلبی تحصیلی و باورهای هوشی براساس نقش واسطه گری احساسات شرم و گناه به روش تحلیلِ مسیر است. روش: شرکت کنندگان این پژوهش شامل 213 نفر از دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان لردگان بوده اند که به روش خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های باورهای هوشی (عبدالفتاح و یتس، 2006)، مقیاس گرایش به شرم و گناه (کوهن، وولف، پنتر و اینسکو، 2011) و مقیاس رفتار کمک طلبی (ریان و پینتریچ، 1997) پاسخ دادند. مدل پیشنهادی پژوهش، با استفاده از تحلیل مسیر آزمون شد. یافته ها نشان داد باور هوشی افزایشی هم به طورمستقیم و هم با واسطه گری احساس گناه، پیش بینی کننده مثبت معنادار رفتار پذیرش کمک طلبی تحصیلی است. همچنین باور هوشی ذاتی به طورمستقیم و با واسطه گری احساس شرم، اجتناب از کمک طلبی تحصیلی را به طور مثبت پیش بینی کرد. نتیجه گیری: در مجموع براساس نتایج پژوهش حاضر، کمک طلبی تحصیلی تحت تأثیر باورهای هوشی و هیجانات اخلاقی می باشد.