پژوهش حاضر، تحقیقی نیمه تجربی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و دارای مرحله پی گیری است. هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی تأثیر قصه های قرآن بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بوده است. جامعه مورد مطالعه شامل کلیه دانش آموزان پسر پایه دوم متوسطه منطقه 5 شهر تهران در سال تحصیلی 1395- 1394 بوده است از بین آنان، با بهره گیری از روش نمونه برداری چندمرحله ای ، تعداد60 نفر از دانش آموزانی که آزمون پیشرفت تحصیلی آنها پایین تر از سطح متوسط، یعنی 15 بوده است، انتخاب و به حکم قرعه به دوگروه، یکی به عنوان گروه آزمایش (30 نفر) و دیگری گروه گواه (30 نفر)، تقسیم شدند. در مرحله اول، هردو گروه پیشرفت تحصیلی خود را ثبت کردند. سپس در گروه آزمایش، متغیر مستقل (قصه های قرآنی طی 10 جلسه 120دقیقه ای) انجام شد وگروه گواه هیچ گونه آموزشی را دریافت نکرد. بعد از مداخله، در مرحله پس آزمون، هر دو گروه (آزمایش و گواه) پیشرفت تحصیلی شان را ثبت کردند و یک ماه بعد از مرحله پس آزمون در مرحله پی گیری مجددا گروه آزمایش پیشرفت تحصیلی شان را ثبت کردند. به منظور تحلیل داده ها از آمار توصیفی و استنباطی (آزمون تحلیل واریانس بین گروهی و t همبسته) استفاده شد. ضمن تأیید فرضیه اصلی تحقیق، نتایج پژوهش نشان داد قصه های قرآنی در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان پسر پایه دوم متوسطه شهر تهران اثر مثبت گذارده در طول زمان از پایداری مناسبی نیز برخوردار است.