آرشیو

آرشیو شماره ها:
۳۰

چکیده

هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی رویکردهای مورد استفاده ی استادان دانشگاه برای مشارکت در فرایند برنامه ریزی درسی است. روش تحقیق کیفی و راهبرد آن تئوری زمینه ای است. جامعه ی آماری این پژوهش را اساتید دانشگاه بوعلی سینا و دانشجویان همان استادان در دوره های تحصیلات تکمیلی در نیم سال دوم سال ۱۳92 تشکیل می دهد. با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع نمونه گیری موارد ویژه، یازده عضو هیئت علمی دانشکده های ادبیات و علوم انسانی، اقتصاد و علوم اجتماعی و دانشجویان همان اساتید انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه ی نیمه ساختمند با استادان، مشاهده ی کلاس درس و مصاحبه ی گروه کانونی با دانشجویان منتخب جمع آوری شد. تحلیل داده ها بر اساس تئوری زمینه ای و طی سه مرحله ی کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. بدین ترتیب که ابتدا داده ها مفهوم پردازی و در طبقات عمده کدگذاری شده و سپس مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد که رویکردهای مورد استفاده ی استادان برای مشارکت در فرایند برنامه ریزی درسی از مجری محض برنامه درسی به برنامه ساز درسی محدود در نوسان است. بدین صورت که رویکردهای مورد استفاده ی آنان شامل مجری محض برنامه درسی، انتقال برنامه درسی با حداقل تغییرات، برنامه ریز درسی با انطباق محدود، برنامه ریز درسی با حداکثر تغییرات و برنامه ساز درسی محدود می باشد. همچنین رویکرد برنامه درسی غالب بین استادان مشارکت کننده در پژوهش، رویکرد برنامه ریز درسی با انطباق محدود است. 

تبلیغات