بررسی اینکه چه کسانی در حکومت حضرت علی علیه السلام با وی بیعت کردند و چه کسانی سرباز زدند از این جهت اهمیت دارد که پژوهشگر با فضای عصر حکومت آن حضرت بیشتر آشنا می شود و می تواند چالش ها و مسائلی که حضرت با آن روبرو بودند را به خوبی درک کند و اینکه بیعت کردن یک فرد سرشناس چقدر در پیشبرد اهداف حضرت موثر بوده است و بالعکس بیعت نکردن چنین افرادی وابراز مخالفت چه هزینه هائی را به حکومت حضرت تحمیل کرده است و بر این اساس میزان رسیدن حضرت به اهدافی که برای حکومت خود داشتند را می توان سنجید اینکه چه کسانی باحضرت بیعت کردند؟ چه کسانی از ابتدا بیعت نکردند؟ چه کسانی ازبیعت خود منصرف شدند؟ دلایل آنها چه مسائلی بوده است؟ را اینگونه می توان جواب داد که به طور کلی حضرت امام علی علیه السلام در طی حکومت خود با دو دسته افراد مخالف و غیر همسو با خود رو به رو بود. اول کسانی که از ابتداء با او بیعت نکردند که برای این دسته می توان گروه قاعدین را مثال زد که با حضرت بیعت نکردند و در هیچ کدام از جنگ ها حضرت را یاری نکردند، دوم کسانی بودند که ابتدا با حضرت بیعت کردند، اما به دلایل مختلف بیعت خود را شکستند. که این دسته هم به دو گروه مارقین و ناکثین تقسیم می شوند.این دو گروه دلایل و بهانه هایی برای مخالفت و بیعت شکنی خود با حضرت داشتند. دلایل عبارت بود از دنیا طلبی، ریاست خواهی، کینه های پنهان و جهل و نادانی بهانه ها هم عبارت بوداز: قتل عثمان،همگانی نبودن بیعت و ادعای اجباری بودن بیعت،گروه هایی که با حکومت حضرت مخالف بودند متاسفانه با اقدامات خرابکارانه خود نظر حضرت را به جای این که صرف حکومت و مردم و امور دینی شود به مقابله با خود معطوف کردند و جنگ هایی از قبیل صفین، نهروان و جمل را به حکومت نو پای حضرت علی علیه السلام تحمیل کردند و باعث ضربات مادی و معنوی زیادی شدند. روش کار در این تحقیق کتاب خانه ای و تحلیل محتوا بوده است. از این پژوهش می توان نتیجه که مخالفت ها چه از اول در قالب عدم بیعت وچه در اثنای حکومت در قالب بیعت شکنی حضرت را ازرسیدن به اهداف حکومتی اش بازداشت و توان حکومت اسلامی را به جای رسیدگی به امور دینی صرف جنگ و احتجاج با مخالفان و متخلفین از بیعت کرد.