مهدیه اسحاقی مسکونی

مهدیه اسحاقی مسکونی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
۱.

امکان و استحاله استناد به قرآن ازدیدگاه امیرالمومنین علیه السلام در نهج البلاغه

تعداد بازدید : ۶۰۱ تعداد دانلود : ۱۷۰
امیر المومنین علیه السلام در سخنان خود به طور عام و در نهج البلاغه به طور خاص اشارات زیادی به فضائل قرآن کریم نموده اند و در جمع میان منابع مورد استناد، اصالت را به قرآن داده اند. در مجموع سخنان امیرالمومنین علیه السلام می توان فهمید که قرآن کریم کتاب هدایت، وسیله جدایی حق از باطل و استناد به آن برای آن کس که با محتوای قرآن آشنا باشد، باعث پیروزی است. در برابر این همه اشارات زیبا، حضرت در خطاب به ابن عباس زمانی که او را برای محاجه باخوارج می فرستند به او توصیه می فرمایند، «لا تخاصمهم بالقرآن فإن القرآن حمال ذو وجوه تقول و یقولون و لکن حاججهم بالسنه فإنهم لن یجدوا عنها محیصا» با آیات قرآن با آن ها محاجه نکن، چرا که قرآن تاب معانى مختلف و امکان تفسیر گوناگون دارد تو چیزى مى گوئى و آن ها چیز دیگر، لکن با سنت پیامبر صلّى اللّه علیه و آله و سلّم با آن ها بحث نما که در برابر آن پاسخى نخواهند یافت. حال این شبهه پیش می آید با اینکه قرآن کریم کتاب هدایت است، پس چرا نمی توان گروهی گمراه را با استناد به آن هدایت کرد؟! این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که چرا حضرت در نامه 77 نهج البلاغه ابن عباس را از احتجاج به قرآن باز می دارد در حالی که سایر نامه ها، حکمت ها و خطبه ها افراد را به قرآن واستناد به آن فرا می خوانند. در این جستار که به روش توصیفی تحلیلی و مبتنی بر مطالعات منابع دینی است به این نتیجه رسیده ایم که امیر المومنین علیه السلام بنا به دلایلی خاص ابن عباس از احتجاج به قرآن با خوارج منع کرده اند که بخشی از این دلایل عبارتنداز: احتمال صراحت در مقصود نداشتن برخی آیات قرآن کریم مانند «لیس کمثله شی»، احتمال به نتیجه نرسیدن بحث با خوارج از طریق قرآن کریم، احتمال معنی کردن و تاویل آوردن برای قرآن برحسب امیال و نظرات فردی، صراحت در مقصود داشتن سنت مانند این روایت که «علی با حق است وحق با علی است» که هیچ جای بحثی باقی نمی گذارد، تاویلات گوناگون داشتن قرآن که هر کس یک تاویل آن را بیان می کند، وجود آیات متشابه در قرآن که منظور آن ها مشخص نیست. همه این دلایل باعث شده تا امیر المومنین علیه السلام احتجاج با سنت را در بحث با خوارج به احتجاج با قرآن ترجیح دهند.
۲.

بررسی انتقادی دلایل مخالفان و بهانه متخلفان از بیعت با امام علی علیه السلام

تعداد بازدید : ۳۴۵ تعداد دانلود : ۱۹۱
بررسی اینکه چه کسانی در حکومت حضرت علی علیه السلام با وی بیعت کردند و چه کسانی سرباز زدند از این جهت اهمیت دارد که پژوهشگر با فضای عصر حکومت آن حضرت بیشتر آشنا می شود و می تواند چالش ها و مسائلی که حضرت با آن روبرو بودند را به خوبی درک کند و اینکه بیعت کردن یک فرد سرشناس چقدر در پیشبرد اهداف حضرت موثر بوده است و بالعکس بیعت نکردن چنین افرادی وابراز مخالفت چه هزینه هائی را به حکومت حضرت تحمیل کرده است و بر این اساس میزان رسیدن حضرت به اهدافی که برای حکومت خود داشتند را می توان سنجید اینکه چه کسانی باحضرت بیعت کردند؟ چه کسانی از ابتدا بیعت نکردند؟ چه کسانی ازبیعت خود منصرف شدند؟ دلایل آنها چه مسائلی بوده است؟ را اینگونه می توان جواب داد که به طور کلی حضرت امام علی علیه السلام در طی حکومت خود با دو دسته افراد مخالف و غیر همسو با خود رو به رو بود. اول کسانی که از ابتداء با او بیعت نکردند که برای این دسته می توان گروه قاعدین را مثال زد که با حضرت بیعت نکردند و در هیچ کدام از جنگ ها حضرت را یاری نکردند، دوم کسانی بودند که ابتدا با حضرت بیعت کردند، اما به دلایل مختلف بیعت خود را شکستند. که این دسته هم به دو گروه مارقین و ناکثین تقسیم می شوند.این دو گروه دلایل و بهانه هایی برای مخالفت و بیعت شکنی خود با حضرت داشتند. دلایل عبارت بود از دنیا طلبی، ریاست خواهی، کینه های پنهان و جهل و نادانی بهانه ها هم عبارت بوداز: قتل عثمان،همگانی نبودن بیعت و ادعای اجباری بودن بیعت،گروه هایی که با حکومت حضرت مخالف بودند متاسفانه با اقدامات خرابکارانه خود نظر حضرت را به جای این که صرف حکومت و مردم و امور دینی شود به مقابله با خود معطوف کردند و جنگ هایی از قبیل صفین، نهروان و جمل را به حکومت نو پای حضرت علی علیه السلام تحمیل کردند و باعث ضربات مادی و معنوی زیادی شدند. روش کار در این تحقیق کتاب خانه ای و تحلیل محتوا بوده است. از این پژوهش می توان نتیجه که مخالفت ها چه از اول در قالب عدم بیعت وچه در اثنای حکومت در قالب بیعت شکنی حضرت را ازرسیدن به اهداف حکومتی اش بازداشت و توان حکومت اسلامی را به جای رسیدگی به امور دینی صرف جنگ و احتجاج با مخالفان و متخلفین از بیعت کرد.
۳.

بررسی تاثیر ترکیب نحوی بر فهم آیات قرآن کریم

تعداد بازدید : ۷۴۳ تعداد دانلود : ۳۷۳
در این پژوهش نقش و تاثیر تغییر در ترکیبات نحوی بر فهم آیات قرآن کریم بررسی شده و به بخشی از اختلافات معانی ناشی از ترکیبات متفاوت نحوی اشاره شده است. اختلافاتی که بر اثر ترکیب نحوی در معانی این آیات آمده هر کدام زمینه ساز یک مکتب فقهی یا کلامی شده است. به عنوان مثال اختلاف در عاطفه یا مستانفه بودن «واو» در آیه 7 آل عمران «ما یعلم تاویله الا الله والراسخون فی العلم» اختلاف در فاعل بودن یا مفعول بودن الله در آیه 164 نساء «کلم الله موسی تکلیما»اختلاف در ترکیب «انما» در آیه 72 طه «انما تقضی هذه الحیاه الدنیا» و مواردی دیگر که شبیه به این آیات است، به ما نشان می دهد علم نحو و قواعد آن تا چه اندازه می تواند در تفسیر و فهم قرآن کریم به ما کمک کند. در این مقاله به شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی تاثیر ترکیب نحوی در آیاتی از قرآن کریم که مشهورتر است، پرداخته ایم.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان