هدف از این پژوهش، بررسی تطبیقی نظریه استبداد شرقی و حکومت قاجاریه است. نظریه استبداد شرقی از زمان ارسطو مطرح و طی قرون گذشته در غرب پرورانده شده است. هرکدام از نظریه پردازان غربی بر ویژگی های خاص جوامع شرق تأکید داشته اند. از جمله این نظریه پردازان مارکس، انگلس و ویتفوگل هستند. در نظریه مارکس دلیل حکومت استبدادی در شرق، جوامع خشک و پراکنده است. اما در نظریه انگلس و ویتفوگل دیوانسالاری آبی موجب استبدادی بودن حکومت در شرق شده است. بسیاری از افراد حکومت قاجاری را نمونه ای از استبداد شرقی مورد نظر این افراد دانسته اند. این پژوهش نشان می دهد، با این وجود که حکومت قاجاریه یک حکومت استبدادی بوده، اما دلیل استبدادی بودن حکومتش در نه در جوامع خشک و منزوی مارکس است و نه در دیوانسالاری آبی. بنابراین نظریه استبداد شرقی مارکس، انگلس و ویتفوگل انطباقی با حکومت قاجاریه ندارد.