آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

زندگی در دشت های مرکزی ایران که در هزاره اخیر اغلب از کویرهای خشک با گرمای تابستانی زیاد تشکیل شده، فاقد توجیهات متعارف برای سکونت است. ندرت آب و اقلیم سخت برای مردمی که معیشت آنها وابسته به زمین است، جاذبه ای برای ساخت شهر و روستا ندارد. اما شهرهای بزرگی همچون یزد، کاشان، سمنان، دامغان، بیرجند، زابل، بم و کرمان در اطراف کویرهای مرکزی ایران برپا شده اند که صدها شهر کوچکتر و بسیار روستاهای وابسته را در اطراف خود دارند. پاره ای از این آبادی ها که به دلایل امنیتی و تجاری بر سر راه های تاریخی پدید آمده بودند، نیز در گذر زمان و هزاره اخیر که اقلیم این منطقه به خشکی گرائید، جمعیت بیشتری گرفتند. درحالی که زندگی گذشتگان که بسیار وابسته تر از امروز به وضع طبیعت بود، مانعی برای کوچ و سکونت در مناطق برخوردار نداشت. مردمان این نواحی برای سازگاری با تغییر اقلیم و تداوم حیات خود به بهره گیری از فنونی پرداختند که تدریجاً عنصر اصلی منظر زندگی آنان شد؛ قنات شاید، مهمترین آنها باشد.تاریخ قنات را به اساطیر ایرانی نسبت می دهند. قنات، فن انتقال آب زیرسطحی به سطح زمین بدون بهره گیری از انرژی است. کوره ای شیبدار میان مظهر قنات تا مخزن آب در زیرزمین حفر می شود و آب در شیب ملایم کوره به سمت بیرون جریان می یابد. شیب کمتر کوره نسبت به سطح زمین، در محل تقاطع آنها، مظهر قنات را پدید می آورد. فقدان آب های جاری در اقلیم خشک، قنات را در اهمیت فوق العاده ای در جامعه قرار می دهد. همه حیات روستا و شهر به آن وابسته می شود. لذا مشاغل مرتبط با قنات، همچون مقنی و میراب از ارج و مقام بالای اجتماعی برخوردار می شوند. حفاظت آب و مسیر قنات، در زمره قواعد اخلاقی قرار می گیرد که آلوده کردن یا آسیب آن گناه است. خدمات بهره وری قنات همچون ایجاد روشنایی در مظهر و حوضچه های فرعی برای استفاده شست وشو سنت خیرین می شود. اسامی مرتبط با قنات همچون مقنی زاده و قنواتی به مثابه نمود شأن اجتماعی بر حرفه مندان وابسته گذارده می شود. فرهنگ احداث قنات، نماد عمل صالح و باقیات صالحات از سوی ثروتمندان و حاکمان رایج می شود.این همه سنت ها و فرهنگ هایی که در ارتباط با قنات پدید می آید، حاکی از وجود «بسته مفهومی» مرتبط با قنات در ذهن ایرانیان کویرنشین است. «مفهوم» قنات، همچون مخزن آن، سرشار از معناهایی است که در طول قرون در ارتباط با کارکرد و نقش حیاتی آن در زندگی اهالی مرکزی سرزمین ایران به وجود آمده؛ هریک از معناها در محیط بیرونی ذیل صورتی انعکاس یافته که امروزه «نمود» آن خوانده می شود.رشته چاه هایی که به کوره قنات می رسند تا خاک کوره را در زمان حفاری تخلیه کنند و هوا را به مقنی کوره برسانند، مهم ترین نمود «مفهوم» پیچیده قنات است. حلقه هایی ساخته شده از خاک کوره که گرداگرد دهانه چاه ریخته شده تا هم از ورود آب های سطحی به قنات و تخریب آن جلوگیری کند و هم نشانه خطر باشد برای جلوگیری از سقوط به درون چاه. تصویر رشته چاه های قنات عنصر جدانشدنی از مفهوم حیات در فلات مرکزی ایران است. صورت بدیعی در کویر که همچون «ردّ حیات» از تکاپوی انسان ها در طول قرن ها برای بقا حکایت می کند. عکس روی جلد اثر مرحوم «گئورگ گرستر» است که در سال 1355 (1976م.) بر فراز قنات های یزد عکاسی شده است. وی در شرح عکس خود نوشته است: «درحالی که بر فراز ایران سفر می کردم، به این فکر بودم که مناظر فرهنگی و طبیعی سرزمین پارس با بیابان های نمکی و باغ های بهشتی اش برای تماشا از آسمان آفریده شده اند. آبادی هایش با قنات ها و آبراه های زیرزمینی اش مثال بارز معماری بدون معمار هستند». این عکس بازنمایی مداخله آهنگین پیشینیان ماست در دل صحرایی که به ظاهر خالی است. اما ردّ حیات از غوغایی که در زیر زمین نهفته حکایت می کند. این عکس به لطف فرزند ایشان خانم Anya v. Schweinitz-Calonder که مدیریت مؤسسه Georg Gerster Air Photography را برعهده دارد به پاس علاقه پدر ایشان به سرزمین ایران برای چاپ در اختیار مجله منظر قرار گرفته است. از ایشان سپاسگزاریم.

تبلیغات