آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۳

چکیده

     بازاریابی کارآفرینانه به عنوان یک پارارایم جدید در بازاریابی ظهور کرده است تا به سازمان ها در فضای دارای تحولات شدید کمک کند. این مفهوم که در سال های اخیر مطرح گردیده است، توسط پژوهشگران مختلف مورد بررسی قرارگرفته است، اما توجه کافی به این نکته نشده است که به کارگیری این رویکرد بدون در نظرگرفتن الزامات پارادایمی که ریشه در تبار اصلی آن دارد، نتایج مورد انتظار را به همراه نخواهد داشت. بنابراین لازم است به شکلی دقیق تر مشخص گردد بازاریابی کارآفرینانه در کدام شرایط و با چه مفروضاتی در سازمان ها پیشنهاد می گردد. به همین جهت این مقاله به توسعه مفهومی بازاریابی کارآفرینانه طبق روش شناسی پژوهشی لینهام (2002) می پردازد و طی چهار گام پیشنهادی وتن(2002) سعی می شود عمق بیشتری به نظریه بازاریابی کارآفرینانه داده شود. گام اول سازه های تشکیل دهنده این مفهوم مطرح می شوند، گام دوم ارتباط میان سازه ها تبیین می شود. گام سوم ارتباط بازاریابی کارآفرینانه با دو حوزه نظری: 1- رویکرد تاثیرساز[1]  مستخرج از ادبیات کارآفرینی و 2- منطق مبتنی بر خدمت[2] مستخرج از ادبیات بازاریابی تشریح می گردد. گام چهارم با استفاده از پیکربندی های متفاوت از استراتژی سازی تحلیل می گردد که بازاریابی کارآفرینانه با مفروضات رویکرد تحول گرا و هم چنین شکل دهی سازگار است. این بدین معناست که بازاریابی کارآفرینانه در بستری کارکرد واقعی خود را خواهد داشت که دو شرط اساسی حاکم باشد: اول آنکه غیرقابل پیش بینی باشد و دوم آنکه بر این باور باشند که محیط قابل شکل دادن و کنترل شدن توسط سازمان ها است و با مفروضات کارآفرینی تفاوت دارد.[1] effectuation[2] Service-dominant logic

تبلیغات