در قرن بیست و یکم، تغییر، باثبات ترین مشخصه ای است که می توان برای دنیای کسب و کار معرفی کرد؛ این مشخصه، ناشی از نوآوری های فناوری و نیازهای در حال تغییر مشتریان است، سازمان ها را به سمت چالش های جدیدی هدایت می کند و بی توجهی به آن، بقا و موفقیت سازمان ها را به طور فزاینده ای تهدید می کند. براین اساس، بسیاری از سازمان ها در اولویت های کسب وکار و دیدگاه های راهبردی خود، تجدیدنظر کرده و بر سازگاری با تغییرات محیط کسب وکار و پاسخ سریع به نیازهای بازار و مشتری، از طریق روش های جدید همکاری تأکید می کنند. این رویکرد، چابکی نام دارد. در محیط پرآشوب و به شدت متغیر کنونی، چابکی، مسأله ای حیاتی و از مهم ترین فاکتورهای بقا و پیشرفت سازمان هاست. سازمان های خدماتی نیز از این قاعده مستثنا نیستند. این سازمان ها فقط خدمات خود را به فروش نمی رسانند، بلکه راه حل های برآوردن نیازهای واقعی مشتریان را هم به فروش می رسانند. آنها معتقدند خدمات شان کامل نیست و به منظور غنی سازی ارزش های دریافتی مشتریان از خدمت و ایجاد ارزش افزوده برای آنها، سعی در غنی سازی محصول خود دارند. این مسأله سبب دسترس ناپذیر شدن موقعیت سازمان های چابک برای رقبا می شود. از این رو پژوهش حاضر، به دنبال الگویی برای چابک سازی زنجیره تأمین خدمات پس از فروش خودرو سنگین با استفاده از روش نگاشت مفهومی است. در همین راستا، ابتدا مبانی نظری و پیشینه پژوهش، بررسی و شاخص های دستیابی به چابکی در زنجیره تأمین سازمان های خدماتی، شناسایی شد. سپس با استفاده از تحلیل عاملی از میان شاخص های شناسایی شده، عوامل اصلی چابک سازی زنجیره تأمین سازمان های خدماتی، شناسایی و الگویی مفهومی به وسیله الگو سازی معادلات ساختاری تدوین شد. با به کارگیری این الگو، مدیران واحدهای خدماتی می توانند قدرت پاسخ گویی ارائه خدمات را افزایش داده و سهم بیشتری از بازارهای رقابتی را در اختیار بگیرند.