گام کنترل و ارزیابی استراتژی یکی از گام های سه گانه فرآیند مدیریت استراتژیک است که همواره ذاتی و اجباری شمرده شده است. اما با مرور برخی استراتژی های تجاری ملی که در سالیان اخیر در کشور تدوین و اجرا شده است معلوم می شود که این گام مورد بی مهری قرار گرفته است. پژوهش حاضر به دنبال آن است که معلوم کند چرا در بسیاری موارد استراتژی های تجاری که در سطح ملی تدوین و اجرا می شود، مورد کنترل قرار نمی گیرد و یا کنترل بهینه در مورد آن پیاده سازی نمی گردد. لذا این پژوهش در این راستا با تحلیل اسناد مرتبط و انجام شانزده مصاحبه عمیق با خبرگان و متخصصان مربوطه سعی نموده است تا مجموعه موانعی را شناسایی و مدل سازی نماید که مانع از استقرار نظام کنترلی برای استراتژی های سطح ملی می شود. در نهایت و با تحلیل داده های گردآوری شده در طی بررسی اسنادی و مصاحبه ها از طریق نظریه پردازی داده بنیاد و با کمک نرم افزار MaxQDA 10، مجموعه ای از موانع شناسایی و مدلسازی شده اند. این موانع در دسته بندی های: ضعف در بسترهای اداری کنترل، ضعف در تدوین نظام کنترل، ضعف در بسترهای قانونی کنترل، ضعف در بسترهای فرهنگی کنترل، ضعف در فعالیت های مورد کنترل، ضعف در اجرای کنترل، و عدم انعطاف پذیری و به روزرسانی کنترل ها؛ جا گرفته اند.