این مقاله با هدف بررسی تجربه و اندیشه امام موسی صدر در زمینه تغییر اجتماعی، در ابتدا به روایت تجربه او در زمینه ایجاد یک تغییر اجتماعی پرداخته و در گام دوم، بر نگرش و نظریه ای تأکید می کند که این تجربه را پشتیبانی می کند. این بررسی مستلزم پاسخ به شش پرسش اساسی مطرح در حوزه تغییر اجتماعی شامل چیستی، چگونگی، آهنگ، شرایط، عوامل و کارگزاران تغییرات اجتماعی است. برای این کار، ضمن بررسی روایت های کنشگران و ناظران این تغییر، با روش تحلیلی، آثار امام موسی صدر مورد مطالعه قرار گرفته است. بررسی این تحقیق نشان می دهد، امام موسی صدر چیستی تغییر اجتماعی را ضرورتی هم بود با توحید و تکامل انسان قلمداد کرده و چگونگی آن را به انقلاب مستمر ارجاع می دهد. درباره آهنگ تغییر، به تغییری تدریجی و خُرد و با محوریت خدمت به انسان ها معتقد است و ضمن در نظر گرفتن شرایط وجودی و عینی تغییر اجتماعی، بستر فرهنگی را زمینه ساز پیدایش کارگزارنی برای تغییر اجتماعی به حساب می آورد. در زمینه کارگزاری تغییرات نیز ضمن طرح دو دوگانه مردم/ نخبگان و جنبش/ سازمان، معتقد است که نیروی لازم برای تغییر، در جریان یک «جنبشِ مردمی» به وجود می آید.