در استعاره های مفهومی، گوینده مفهومِ ویژه و غیرِ قابلِ فهمی را با استفاده از تجربه های شناخته شده و طرح واره های تصویری، برای مخاطب قابلِ درک می کند. امام علی (ع) هم در نهج البلاغه از این مقوله زبان شناسی شناختی، با استفاده از ابزارهایی مانند ظرف «فوق» بهره گرفته اند. این امر سبب شده تا زبان نهج البلاغه با وجود برخورداری از امور پیچیده و معنوی، برای همگان قابل فهم شود. بر این مبنا، تحلیل و بررسی استعاره های مفهومیِ ظرف «فوق» در زبان نهج البلاغه، هدف نگارش این نوشتار قرار گرفت. به این منظور، از روش توصیفی و تحلیلی بهره گرفته شد. پس از بازخوانی تفاوت استعاره در رویکرد شناختی و رویکرد سنتی یافته هایی به دست آمد. نخست اینکه در نهج البلاغه، واژه فوق دارای کانونِ استعاری قوی است. این واژه، بر رابطه ی مکانی دلالت داشته و از ترکیب «بالا» و «در طولِ» به دست آمد. دوم آنکه، تغییر جایگاه مسیرپیما در مرزنما، طرح واره های دیگری را ترسیم کرده است. این طرحواره ها، که مفهوم مبدأ را تشکیل می دهد، خود مبنای ساخت یک مفهوم انتزاعی به شمار می آیند. سوم اینکه، در بررسی موردی «فوق» در تعبیرات نهج البلاغه، معلوم شد که «جهت و حرکت» مفهوم مبدأ هستند. همچنین مفاهیم انتزاعی مانند «تسلط»، «عظمت»، «احاطه»، «گستردگی»، «علو مقامی» و موارد مشابه، مفهوم مقصد به شمار می آیند.