الگوی تمدنی ترکیه، به عنوان یکی از کشورهایی که در سال های اخیر مورد توجه جریان های لیبرال اسلام گرا قرار گرفته است، درخور توجه ویژه می باشد. این نوشتار، درپی آن است که با بررسی تحلیلی انتقادی، جریان های اسلام گرای معاصر ترکیه، به دو الگوی تمدنی غالب در این کشور بپردازد و با نگاه توصیفی، به اصول اندیشه و آثار اجتماعی، هر یک از این دو الگو توجه نماید. هرچند در کشور ترکیه، دو الگوی اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی تجربه شده است، اما الگوی اسلام اجتماعی، فضای سیاسی و اجتماعی ترکیه حاکم گردیده و این الگو، نمونه ای قابل توجه و مورد حمایت ارتش و نظام سیاسی ترکیه گردیده است. اما در عین حال، چالش هایی در این الگو دیده می شود که مانع نیل آن به تمدن اسلامی است. این نوشتار، با روش اسناد و انتقادی، ضمن بررسی ظرفیت های الگوی مزبور، کاستی های آن را که شامل ناسیونالیسم افراطی، خودبسندگی و انفعال در برابر تمدن غرب برای رسیدن به تمدن اسلامی است، مورد واکاوی قرار می دهد.