فیلسوف، انسان شناس و جامعه شناس فرانسوی برونو لاتور، از نظریه پردازان پسامدرن است که با رّد اعتبار عام «برساخت گرایى اجتماعى»، قائل به لزوم توجه به ساحت اجتماعی، در کنار ساحت فناورى و طبیعت است. وی، نظریه «کنشگر شبکه» را در حوزه جامعه شناسی علم و فناورى مطرح کرده است. این نظریه، ریشه های نیرومندی در ساختارگرایی و پساساختارگرایی دارد و به عنوان یک نظریه اجتماعی مشارکت افراد، اشیاء و فضاها را در درون شبکه ای از مناسبات اجتماعی، مفروض گرفته است. نظریه کنشگر شبکه معقتد است، افزون بر کنشگر انسانی، عناصر غیرانسانى نیز به عنوان «عامل»، نقش ایفا می کنند. این مقاله، از منظر روش شناسی بنیادین، ضمن ترسیم تصویری اجمالی از محتوای نظریه کنشگر شبکه، مبادی فلسفی آن را استخراج و به بوته نقد سپرده است. بر اساس یافته های تحقیق، این نظریه با نادیده انگاشتن تمایز میان عاملیت و ساختار، دو عامل کنشگر و شبکه را به هم پیوند می زند. تقلیل گرایی هستی شناختی، انسان شناختی و معرفت شناختی ضدذات گرایی و قائل بودن به موجودیت نسبی اشیاء، از مهم ترین انتقادات مبنایی این نظریه است.