مقاله حاضر با هدف معرفی برخی گرایش های فمینیستی در کشورهای اسلامی نزد افرادی چون مرنیسی ، احمد و الحبری در باب حکمرانی خوب، از منظر گفتمان نو گرایی اسلامی به نقد و بررسی اندیشه های آنها می پردازد. این گرایش ها ذیل جریان بزرگ تر متجددین جای می گیرند. به زعم آن ها احکام اسلامی ماهیتی تاریخی دارند و بزرگ ترین مانع حضور زنان در اجتماع و به تبع تنزل شاخص های حکمرانی خوب در کشورهای اسلامی محسوب می شوند. لذا معتقدند با بازتفسیر دوباره ی نص اسلامی، می توان شرایط مناسبی برای تغییر بسیاری از احکام اسلام ناظر بر امور زنان پیدا کرد. در همین راستا، پرسش اصلی در این مقاله این است که چه نقدهایی بر خوانش گرایش فمینیستی در کشورهای اسلامی از حکمرانی خوب وجود دارد؟ با توجه به داده های موجود، به نظر می رسد که نوع تلقی آنان از حکمرانی خوب مبتنی بر مطالعه ای ناقص، پیش داوری و بی توجه به بسترهای فرهنگی است. در مقاله ی پیش رو به روش گفتمانی، پس از بررسی آثار سه تن از برجسته ترین نظریه پردازان در این حوزه، خوانش آنان از نگاه نوگرایان دینی مورد ارزیابی قرار می گیرد و نهایتاً روند تسهیل حکمرانی خوب در ایران با توجه به ارزیابی نوگرایان دینی بیان می شود.