آرشیو

آرشیو شماره ها:
۵۹

چکیده

منابع و درآمدهای ملی همواره یکی از مهم ترین و حیاتی ترین ابزارها برای تکوین دولت مدرن و پیشبرد فرایند دولت سازی در هر کشوری به شمار می آید. با این حال، میزان و نحوه بهره برداری از این منابع توسط نخبگان و سیاست گذاران می تواند پیامدهای مثبت و یا منفی برای توسعه ملی در پی داشته باشد. در دوره پهلوی دوم، درآمدهای سرشار نفتی جایگاه مهمی در سیاست و اقتصاد ایران پیدا کرد و بخش عمده ای از بودجه و هزینه های دولت را به خود اختصاص داد. با این توصیف، پرسش اساسی پژوهش پیش رو این است که رانتی شدن دولت و اتکای آن به درآمدهای نفتی چه تأثیری بر فرآیند دولت سازی (ماهیت، ساختار، عملکرد و قابلیت های دولت مدرن) در آن دوران بر جای گذاشت؟ فرضیه اصلی پژوهش این است که وابسته شدن دولت به درآمدهای نفتی و شیوه به کارگیری این درآمدها در فرآیند سیاست گذاری های توسعه، فرآیند دولت سازی در این دوره را با چالش هایی اساسی در زمینه امنیت، نهادسازی، استقلال ملی و ... روب رو ساخت. پرداختن به این مسئله تاریخی از آن روی حائز اهمیت است که پس از گذشت بیش از نیم قرن از وابستگی برنامه های توسعه به درآمدهای نفتی، دولت در ایران هم چنان درگیر تبعات زیان بار این تصمیم (در عرصه داخلی و بین المللی) بوده و نتوانسته است خود را از کمند این چالش ها برهاند. برای تبیین این موضوع، ترکیبی از نظریات دولت سازی و نظریة دولت رانتی در این پژوهش به کار گرفته شده است.

تبلیغات