بررسی و تحلیل برخورداری یا عدم برخورداری افراد یک جامعه از سرپناه و مسکن به این دلیل که از نیازهای اولیه انسان است، در فرایندهای برنامه ریزی و سیاستگذاری شهری اهمیت بسیار دارد.بی توجهی به جایگاه اجتماعی مسکن و نبود نگاه سیستماتیک در فرایندهای برنامه ریزی و سیاستگذاری ها برای سیستم مسکونی می تواند به نابرابری فضایی (چندبعدی) بیانجامد.شهر تهران به علت پیچیدگی های بسیاری در سیستم شهری خود آسیب پذیری بیشتری در برابر خطر نارسایی ها و کاستی های سیاستگذاری و برنامه ریزی داشته باشد. وجود و تداوم چنین وضعیتی، دسترسی بخش قابل توجهی از مردم را به مسکن متاثر کرده است. شناسایی وضعیت نابرابری فضایی در سیستم مسکونی شهر تهران و تعیین میزان و گستره آن در شهر تهران، هدف این مقاله است.برای دستیابی به هدف مقاله، دو مسیر توصیفی- تحلیلی پیموده شده است. مسیر نخست به چارچوب نظری و فنّی اختصاص دارد و مسیر دوم به توصیف و تحلیل نابرابری فضایی در سیستم مسکونی شهر تهران با خوشه بندی آماری و جغرافیایی اختصاص دارد.تحلیل نابرابری فضایی در سیستم مسکونی شهر تهران بر اساس نشانگر قیمت مسکن، به عنوان شاخصی که نمایانگر کلیّت و مجموع ارزش های عینی و ذهنی مسکن است، نشان از نابرابری فضایی شدید در مقطع زمانی مورد بررسی دارد. همچنین در طول دوره زمانی مورد بررسی این مقاله نابرابری فضایی در سیستم مسکونی شهر تهران شدت یافته است. رشد بسیار زیاد قیمت مسکن در طول دوره زمانی مورد بررسی، در سازوکار بازار در شهر تهران سبب چیرگی جنبه سرمایه ای بودن مسکن شده که خود نابرابری میان مالکان مسکن و غیرمالکان را تشدید کرده است. همین افزایش شدید قیمت سبب شده است تا جمعیت ساکن در نواحی گسترده ای از شهر تهران (تقریبا همپوشان با نیمه جنوبی آن)، با مشکل نابرابری فضایی روبرو باشند و گریزی در برون رفت از این وضعیت نابرابر نداشته باشند، مگر کاهش نابرابری های سیاسی- اجتماعی- اقتصادی به وجودآورنده نابرابری فضایی.