یکی از معضلات کلیدی حال حاضر در شهر های کشور بحران موجود در سیمای شهرهاست. این بحران از منظر خرد و کلان حادث شده است. از منظر کلان، بی توجهی به سیمای شهری در نظام کلی هدایت تحولات کالبدی شهر ها، سیمای شهری را مخدوش و بی هویت کرده است. از منظر خرد سه معضل اضافات و الحاقات، فرسودگی نماها و تابلو های بی ضابطه باعث اغتشاش بصری و افت کیفی سیمای شهری شده است. برای رفع این معضل در مقیاس خرد، سه اقدام پیرایش، مرمت و ساماندهی باید در دستور کار مدیریت شهری قرار گیرد. بررسی پروژه هایی که برای این منظور در سازمان زیباسازی تهران انجام شده، حاکی از این امر است که روش و نظام اجرای این دست پروژه ها که در نوع خود تجربه کاملاً جدیدی محسوب می شوند، مسئله ای کلیدی و نیازمند تعمق و دقت فراوان است. هرکدام از روش های به کار رفته در تجربیات قبلی دارای نکات مثبت و منفی منحصر به خود است. در این مقاله با بررسی تجربه های قبلی سازمان زیبا سازی و به خصوص تجربه اجرای پروژه فردوسی که نگارندگان در آن مسئولیت مدیریت و راهبری داشتند، تلاش شده است تا از منظر شناسایی و تحلیل ریسک های پروژه به روش دلفی، بهینه ترین روش برای اجرای پروژه و فرایند اقدامات معرفی شوند. یافته های این تحقیق نشان می دهد برای اجرای درست و عدم ایجاد سوء تفاهم در نهاد های نظارتی، کلیه ضوابط، مقررات و فرایند های قانونی پروژه های عمرانی باید رعایت شود، اما با لحاظ کردن تمهیداتی نظام عمرانی را باید با اقتضائات و پیچیدگی های این دست پروژه ها هماهنگ کرد که پاسخ مناسبی به ریسک هایی موجود ارائه دهند. دقت در طراحی و جزئیات اجرایی، توجه به جنبه های اجتماعی و رعایت دقیق ضوابط ایمنی از نکات کلیدی است که باید مورد توجه قرار گیرد.