آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

روند تخریبی روددره های شهر تهران و تجارب ناموفق در نمونه های مختلف نشان از عدم شناخت صحیح و استفاده نادرست از ظرفیت های این روددره ها است. روددره درکه یکی از هفت روددره باارزش تهران است که به عنوان یکی از کریدورهای اصلی و طبیعی در کوه پایه های رشته کوه البرز  قرار دارد. روددره درکه از سه مؤلفه آب، گیاه و دانه های معماری تشکیل شده است. هم نشینی لاینفک این سه مؤلفه، ساختار طبیعی و بومی روددره درکه را بازگو می کند. مسیر حرکت رود در خط القعر دره و شکل گیری درختان و گیاهان در امتداد آن و حضور دانه های معماری در انتهای مسیر حرکت رود، شاکله اصلی روددره درکه را شکل می دهد. فرضیه شارباغ ایرانی که در سال ۱۳۹۴ در شماره ۳۳ مجله منظر توسط مهدی شیبانی و مریم اسماعیل دخت مطرح شد، عناصری برای الگوی شارباغ را بازگو کرد که آب، گیاه و دانه های معماری به عنوان مؤلفه های اصلی و شاکله شارباغ در مقاله مذکور مطرح شد. به نظر می رسد که مؤلفه های شارباغ ایرانی می تواند الگوی شکل گیری روددره درکه باشد که آب، گیاه (باغات درکه) و دانه های معماری (روستا درکه) در ساختاری خطی و در امتداد مسیر حرکت رود شکل گرفته اند. پیکره باغات درکه و دانه های معماری (روستای درکه) با توجه به بستر طبیعی و مسیر حرکتی رود، الگوی شار باغ ایرانی را دنبال می کنند. این پژوهش به دنبال نظریه ای برای توسعه های آتی روددره درکه است و با بررسی الگوی شارباغ ایرانی و تطبیق آن با مؤلفه های منظرساز روددره درکه، این موضوع را استنتاج می کند که الگوی شارباغ ایرانی پایه و اساس روددره درکه است و در توسعه های آتی این رود دره، امکان به کارگیری این نظریه امکان پذیر است.

تبلیغات