در خلال تغییرات سریع جهانی در محیط های شهری و رویکردهای پایداری و تاب آوری ، بسیاری از عناصر در شهرها، از جمله زیرساخت های حمل و نقل، تغییر الگویی را تجربه می کنند که برنامه ریزی برای استفاده چندمنظوره و یکپارچه کردن نیازهای انسانی و طبیعی از ملاحظات اصلی آن است. در رویکرد شهرسازی اکولوژیک، زیرساخت شهری؛ شامل مسیرهای حمل ونقل، دیگر به عرصه انحصاری مهندسان، برنامه ریزان حمل ونقل و مدیران تعلق ندارد و نقش معماری منظر و اکولوژی منظر در این فرآیند رو به فزونی است. ظرفیت سیستم های زیرساختی در اجرای کارکرد مکمل شکل دهی به فرم های معماری، اکولوژیک و شهری تا حد زیادی تحقق نیافته است. دالان های حمل ونقل به عنوان بخش مهمی از اکوسیستم های شهریِ ساخته شده، می توانند از طریق تلفیق با ویژگی های اکولوژیکی به لحاظ تأثیر در تجربه انسانی از محیط های شهری و همچنین زیرساخت های سبز شهری، ارتقا یابند. نقش های قابل توجه معماری منظر، اکولوژی منظر و شهرسازی منظرگرا در برنامه ریزی و طراحی دالان های حمل ونقل شهری، موضوع اصلی این مقاله است تا روشن کند که چگونه پروژه های زیرساخت شهری می توانند پایدارتر ساخته شده، چند عملکردی بوده و خدمات اکولوژیک را به شهر ارائه کنند. این پژوهش از یک نمونه موردی برای تحقیق استفاده می کند : «ایست لینک»1 که یک پروژه زیرساخت حمل ونقل بزرگ مقیاس در ملبورن، استرالیا است. این پروژه یک شبکه راه گسترده مشترک برای دوچرخه سواران و عابران را در خود جای داده و مجموعه ای از تالاب های مصنوعی، حوضچه های ذخیره آب و باریکه های زمین برای ذخیره و تصفیه زیستی آب های سطحی2 در طول دالان ایجاد کرده است. تجربه محیطی رانندگان، دوچرخه سواران، عابران پیاده و مردمی که در نزدیکی این محیط زندگی می کنند، در برنامه ریزی و طراحی مدنظر قرارگرفته و معماران منظر و طراحان به صورت فعالی در این فرآیند شرکت داشتند. این پژوهش دسترسی، پیوستگی، چند عملکردی بودن، عملکردهای چند مقیاسه و قابلیت حفظ و نگهداری را به عنوان معیارهای اصلی برای یکپارچه سازی قلمروهای انسانی و طبیعی در طراحی زیرساخت امروزی و تغییر شکل مناظر شهری آینده نشان می دهد.