شهر جامع ترین مجموعه از دستاوردهای بشر در طول تاریخ است که از حاصل جمع آثار او در عرصه های فرهنگ، معماری، صنعت، هنر، ارتباطات اجتماعی، دانش، اخلاق و سیاست به وجود آمده است. منظر شهری با این وصف می تواند مبیّن کیفیت ارتباط این عرصه ها با یکدیگر و افاده معنای آن ها در کالبد شهری باشد. هنرهای شهری در پدیدارشدن منظر شهری همچون زمینه های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی آن نقشی بسزا دارند. پژوهش حاضر با این فرض که هنر به عنوان یکی از متنوع ترین و غنی ترین سرمایه های معنوی جوامع، می تواند در پیدایش منظر انسان گرا در شهرها ایفای نقش کند، با روش توصیفی-تحلیلی صورت گرفته و درصدد پاسخ به «چیستیِ» کارکردهای هنرهای شهری در رابطه با منظر شهری و «چگونگیِ» ایفای نقش دیوارنگاری شهری در دستیابی به منظر شهری مطلوب و انسان گرا است. نتایج پژوهش نشان می دهد؛ هنرهای شهری هم بر رویکرد عینی منظر شهری و هم بر رویکرد ذهنی آن تأثیر می گذارند و ظرفیت های این هنر به طور بارز در خصوصیات بنیادین منظر شهری شامل «خوانایی»، «هویت مندی» و «زیبایی» اثرگذار است. کارکردهای ده گانه شناسایی شده هنر دیوارنگاری در منظر شهری در تحقق خصوصیات منظر مطلوب شهری دخالت دارند و کاربست این تأثیرات در خوانایی منظر شهری و هویت مندی آن، بیش از زیباسازی شهری است. این مسئله نشان دهنده تأثیرات عمیق و پایدار دیوارنگاری در منظر شهری است که حکایت از اعمال اثر هنر از طریق صورت و سیمای شهر، بر لایه های ذهنی آن دارد.