آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۶

چکیده

پژوهش حاضر، به بررسی شیوه های برنامه ریزی سرزمینی مؤثر بر بستر معاصر می پردازد. بدین منظور، گزارشی از چند پروژه اجراشده در چارچوب برنامه گرایی دولتی فرانسه بین سال های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۵ ارائه شده و در تحلیلی انتقادی نشان می دهد که میان فضای برنامه ریزی شده و فضای خلق شده از طریق برنامه ریزی، لزوماً پیوند علت و معلولی وجود ندارد. در حقیقت قدرت برنامه ریزی در تولید منظر بیش از آن که خطی و قاطع باشد، تکرارشونده و القایی است. بر اساس این ویژگی، بازنگری در ظرفیتِ برنامه گرایی برای تولید منظر باکیفیت پیشنهاد می شود. برای تبیین ابعاد این پیشنهاد، سه پروژه معماری منظر که با هدف مداخله بزرگ مقیاس بر منظر، به طرح های برنامه ریزی پیش از خود، استناد کرده اند مورد بررسی قرارگرفته اند. هر یک از این پروژه ها در مواجهه با برنامه، شیوه مباحثه [دیالکتیک] منحصربه فردی را اتخاذ می کند. بررسی این نمونه ها گشایش هایی را به سوی گونه جدیدی از برنامه گرایی بر اساس پروژه منظر فراهم می کند. این گونه جدید از برنامه گرایی چهار ویژگی اصلی را داراست : آینده نگر است؛ بر اساس تولید مشترک شکل می گیرد؛ منظرین است؛ و انتقادی است.

تبلیغات