طرح منظر فرهنگی، شخصیت منظر فرهنگی را به عنوان نقطه مبدأ برای تخمین گزینه های مداخله ای ممکن به کار می گیرد. پس از تبیین شخصیت منظر یک شهر نمی توان منظر آن را مطابق سلیقه شبیه شهر دیگری با شرایط متفاوت تغییر شکل داد. در شهر تهران با سنت های رفتاری ریشه دار که عنصر مقوم اتحاد مراکز جمعیتی متعدد آنها به عنوان یک شهر بوده است تبیین شخصیت منظر شهر براساس مبانی رفتارشناسی مردمی برای طراحی و مدیریت منظر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.
برای ارزیابی منظر فرهنگی شهر تهران، دو منبع وجود دارد؛ یکی متون تاریخی اعم از ادبیات عام، ترانه ها، جغرافیای تاریخی و دیگری خوانش منظر براساس این منابع تاریخی. بافت شهر تهران سیستم در هم تنیده ای از شبکه های مصنوع احاطه شده با باغات درون شهری بوده است. ویژگی این باغ های درون شهری ریزدانه این است که در هماهنگی کامل با لایه مورفولوژیکی شهر تهران متأثر از پنج روددره مهم و الگوهای سلسله مراتبی ساختاری و رفتاری تعریف شده بنا به محل قرارگیری در ارتفاعات متفاوت روددره به پارادایم های فرهنگی یک جامعه ایرانی اسلامی شکل داده اند. بر این اساس اسطوره های فرهنگی شهر تهران با عناوین فرهنگ آب و احترام به آب در تمام مقیاس ها، تفرج درون محله ای و درون شهری، سنت زیارت تفرج، استفاده از ادبیات نمایشی تعلیمی به عنوان رسانه جمعی، باغ مثمر به عنوان عنصر واسطه تفریحات و آیین های مذهبی، اسطوره سازی از عناصر منظرین و بزرگان ادب و اخلاق و تبدیل مظاهر آنها به یک قرارگاه رفتاری قابل پی گیری هستند.
در هر مقطع زمانی که تغییر یک باره ای بر شیوه زندگی و ارزش های رفتاری مردم وارد شده، منظر شهر یک نقطه عطف عدم یکپارچگی و آشفتگی در عناصر کمی و کیفی را تجربه کرده است. نقطه گسست یک باره در زمینه عوامل طبیعی و فرهنگ عامه در دوره پهلوی اول و نقطه گسست در زمینه عوامل زیباشناختی فردی و معنایی در دوره معاصر در حدود 20 سال اخیر رخ داده است.