خیابان های تهران بی شک از مؤثرترین عناصر شهری در تاریخ معاصر ایران طی وقوع انقلاب اسلامی در نیمه قرن چهاردهم شمسی است؛ چه قبل از آن که پرکشش ترین مکان عمومی برای حضور جوانان در صحنه های انقلاب بود و چه پس از آن که تغییر نگاه ایدئولوژیک کشور، دیدگاه مدیریت شهری به خیابان را نیز متحول نمود :
« آن حاشیه هاى اطراف تهران، آن زاغه نشین ها و آن چادرنشین هاى اطراف تهران بیشتر مورد نظر باشند تا قسمت شمال شهر؛ توجه به این قشر مستضعف از توجه بر قشر مرفه بیشتر باشد» (امام خمینی، ۱۳۵۸ : ۱۴۴).
عمق این تغییرات تا حدی است که در بیرون، ناکامی های حاصل از ضعف مدیریت شهری به پای دیدگاه ایدئولوژیک نظام نوشته می شود؛ در داخل نیز موفقیت چشم گیری برای دستیابی به آرمانشهر انقلابی به دست نیامده است و خیابان در ام القرای اسلام یعنی تهران1، سهم بسزایی در احساس عدم مطلوبیت از شهر بر عهده دارد.
این مقاله در صدد است با بررسی رویکردهای مدیریت شهری تهران طی چهار دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، سیاست های مختلف ساماندهی خیابان را مورد تحلیل قرار دهد و منظر خیابان های تهرانِ پس از انقلاب را قرائت کند.