آرشیو

آرشیو شماره ها:
۷۲

چکیده

از آنجا که ساختار فضایی هر منطقه و میزان تعادل نظام شهری آن بازتاب کالبدی ساختارهای اقتصادی، اجتماعی منطقه است، مدل های رایج آکادمیک، مانند رتبه- اندازه، آنتروپی، هرفیندال و... علیرغم ارزش های کمیّت پذیری و سادگی، فاقدکفایت لازم اند. زیرا شاخص های اقتصادی اجتماعی، اداری و کالبدی را نادیده گرفته، صرفاً معطوف جمعیّت شهرها هستند. هدف پژوهش: کاربرد رویکرد سیستمی هیلهورست در تبیین راهبرد آمایشی منطقه گیلان و روش تحقیق نیز: روش تحلیل سیستمی (نظامگرا)، با داده ها و اطلاعات اسنادی و کاربرد مدل های رتبه ـ اندازه، ضریب جینی، نخست شهری و قلمرو تحقیق هم استان گیلان به مثابه منطقه ی عملکردی و برنامه ریزی است. رویکرد سیستمی هیلهورست، چهار عامل مؤثر (وسعت پهنه ی مساعد اکولوژیک، ظرفیت منابع معدنی، عملکرد اقتصادی فرامنطقه ای، میزان تمرکز اداری) را تجزیه وتحلیل و بازتاب آن ها را بردو مؤلفه فضایی (نظام شهری، وسعت پهنه حاشیه ای) ارزیابی می کند. متعاقباً مناطق به چهار دسته تفکیک و بر پایه ی جایگاه ملی، راهبرد آمایشی مطلوب منطقه تدوین می گردد. طبق یافته ها، منطقه ی گیلان: دارای پهنه مساعد اکولوژیک وسیع، فاقد منابع معدنی، عملکرد اقتصادی کشاورزی و گردشگری، سیستم اداری متمرکز و پدیده ی فوق برتری نخست شهری، اما وسعت نسبی حاشیه منطقه ناچیز است. منطقه ی گیلان""منطقه ی کشاورزی قدیمی"" تلقی و راهبرد آمایشی مناسب منطقه ""تثبیت پراکنده"" انتخاب و نهایتاً محورها و حوزه های سرمایه گذاری، معرفی گردید.

تبلیغات