هدف: بنا به شواهد پژوهشی، گرایش به تکالیف درسی در موفقیت تحصیلی دانش آموزان تأثیر گذار بوده و به همین مناسبت در تحقیق حاضر ارتباط خود تنظیمی تحصیلی و خود اثربخشی با گرایش به تکالیف درسی مورد بررسی قرار گرفت. روش: تحقیق حاضر توصیفی – از نوع همبستگی است و دانش آموزان دختر و پسر آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز جامعه آماری تحقیق را تشکیل داده اند که از بین آنان150 نفر (70 پسر و 80 دختر) به شیوه تصادفی چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های محقق ساخته راهبردهای خود تنظیمی تحصیلی، گرایش به تکالیف درسی و خود اثربخشی اولندیک (1984) استفاده شد. تحلیل داده ها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه صورت گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که بین خود تنظیمی تحصیلی و خود اثربخشی با گرایش به تکالیف درسی همبستگی مثبت معناداری وجود دارد. رگرسیون چندگانه نشان داد که از بین دو متغیر پیش بین فقط خودتنظیمی تحصیلی توانست گرایش به انجام تکالیف درسی را پیش بینی کند. نتایج: تحقیق حاضر نشان داد که از طریق خود تنظیمی تحصیلی می توان گرایش به تکالیف درسی را پیش بینی کرد.