شهروند منبع حیاتی هر شهر به شمار می آید. در عصر ما استعدادها، خواست ها، انگیزه ها، رویاها و خلاقیت شهروندان به تدریج جای مزیت های سنتی شهرها مانند موقعیت مکانی، منابع طبیعی و نزدیکی به بازارها را می گیرد. خلاقیت کسانی که در یک شهر زندگی می کنند یا امور آن را در دست دارند، متضمن موفقیت آن شهر در دنیای آینده است. با بزرگ و پیچیده تر شدن شهرها و پدیدار شدن چالش های مدیریت شهری، شهرها به تدریج به آزمایشگاه های تولید انواع راه حل فناورانه، مفهومی و اجتماعی برای مسایل ناشی از رشد تبدیل می شوند.
دانشگاه به عنوان مکانی برای ظهور و بروز ایده های نوین و گشایش دریچه های علم و هنر، پرورش دهندة طبقه خلاق جامعه محسوب می شود و از این رو می تواند در روند ارتقای خلاقیت جامعه تأثیرات عمیقی داشته باشد. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته به دلیل نفوذپذیری نسبتاً مناسب لبه های دانشگاه، رابطه مؤثری میان دانشگاه و مردم شهر برقرار است و عرصه دانشگاه به عنوان فضای شهری توانسته محل رویارویی دانشجویان علوم مختلف و مردم شهر باشد، تأثیر ضمنی اما عمیقی بر غنی سازی زمان گذران اوقات روزمره مردم بگذارد و نقش پرورش دهنده روح خلاقیت را در مردم ایفا کند.
این مقاله به دنبال آن است ضمن بررسی مفاهیم مرتبط با رویکرد شهر خلاق، با بررسی چند تجربه موفق جهانی در زمینه استفاده از فضاهای باز و عرصه محیط های دانشگاهی در پرورش خلاقیت، لزوم توجه جدی به این موضوع را در راستای افزایش بهره گیری از فضاهای دارای پتانسیل ارتقای خلاقیت و توسعه شهرهای کشور مورد تأکید و بررسی قرار دهد.