در شهرهای هند و در ادامه سنت شهرسازی دوره استعمار، شاهد وجود فضاهای باز شهری به صورت مستقل هستیم که از نگاه موزه ای به فضاهای شهری، قطع ارتباط این فضاها با زندگی مردم و در نتیجه قطع ارتباط آنها با شهر حکایت می کند.
توجه به پویایی فضاهای باز شهری در بافت های قدیمی و ارتباط با سایر جریان های زنده شهر و محله، برخوردهای متنوعی را در مداخله بافت های تاریخی شهری سبب می شود. امروزه این رویکردها از حوزه مداخله تک بنایی به کل شهر سوق پیدا کرده است و نه تنها حفاظت مجموعه های میراثی در بافت های تاریخی را مدنظر قرار می دهد؛ بلکه هدف اصلی در مداخله، ترکیبی از اهداف حفاظتی، احیای فرهنگی، توسعه اجتماعی- اقتصادی، توسعه زیست محیطی و توسعه شهری است.
بافت شهری دهلی و سایر شهرهای هندوستان را مجموعه ای از این فضاها، بناهای تاریخی و جریان های زندگی محلی در کنار هم تشکیل می دهد. در این میان، «محمد شهیر»، معمار منظر هندی، ایده توسعه شبکه به هم پیوسته از فضاهای باز را برای شهرهای هند پیشنهاد می دهد و همین ایده را در پروژه نوسازی نظام الدین با سه مجموعه میراثی مستقل شامل ""مقبره همایون""، ""باغ سوندر نرسری"" و ""محله نظام الدین بستی"" و توانمندسازی محلی در بافت تاریخی، مورد آزمایش قرار داده است. وی با تعریف شبکه ای به هم پیوسته از فضاها و فعالیت های شهری در بستری تاریخی، زیرساخت جدیدی را در توسعه شهر دهلی جهت حضور پایدار انسان در بافت تاریخی به عنوان رمز پایداری فضا فراهم آورده است. این نوشتار رویکرد ویژه شهیر را در پروژه احیای یکپارچه مقبره همایون، سوندر نرسری و نظام الدین بستی مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد.