آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۹

چکیده

در دهه های اخیر سکونت گاه های شهری انسان چه به واسطه گسترش مرزهای فیزیکی و ساختاری و چه از ناحیه حوزه نفوذ و ردپای اکولوژیکی که در عرصه های بکر طبیعی همجوار خود برجای می گذارند با سرعتی بیش از گذشته در حال نفوذ و تخریب و تغییر چهره طبیعی این اراضی هستند. از مصادیق بارز این تنیدگی روزافزون شهر در حوزه های طبیعی، شبکه های ارتباطی و حمل و نقل برون شهری است. طرح هایی از این دست که با عملکردهای ابرسازه ای در قلمروهای طبیعی ایجاد می شود، در حال حاضر بخش قابل توجهی از پروژه های معماران منظر را در کشورهای غربی به خود اختصاص می دهد و در سایه رویکردهای منظرگرای طراحان به فرصتی برای ایجاد تعاملی هم افزا بین پروژه ها و محیط طبیعی مبدل شده است. پروژه بزرگراه A20 در فرانسه که یکی از شاهراه های حمل و نقل سواره از شمال به جنوب این کشور است از مصادیق چنین طرح هایی است. این پروژه به واسطه گذر طبیعت مدار از اراضیِ با توپوگرافی پیچیده و ریخت شناسی خاص که مهم ترین چالش پیش روی آن بوده و ایجاد ترکیبی یکپارچه و هوشمندانه از رویکردهای اکولوژیک و طبیعت مدار با تأمین امنیت کارکردی و عملکرد بهینه، تحسین شده است. دست کاری های تندیس گرایانه در ریخت شناسی اراضی سایت با بهره گیری از سلسله مراتب هندسی و توجه به مقیاس ادراکی مخاطب در تلفیق با پوشش گیاهی مناسب، جنبه های زیبایی شناسانه طرح را با رویکرد زمینه گرایی اکولوژیک تأمین می نماید. در این پروژه تلاش شده تا با تعدیل مرزهای بصری طرح با محیط طبیعی، تضاد میان اراضی بکر و پروژه به حداقل برسد. چنین نگرشی در سازماندهی فضایی طرح، یک جاده کلان مقیاس برون شهری را از خطوطی تحمیل شونده به طبیعت که قلمروهای یکپارچه آن را می خراشد و چند پاره می کند به مداخله ای هارمونیک در زیست بوم طبیعی مبدل می سازد. به بیان دیگر نگرش منظرین به ابرسازه های توسعه این امکان را فراهم آورده تا نفوذ ناگزیر حوزه های سکونت گاهی انسان به قلمروهای طبیعی و اکولوژیک به گونه ای پایدار و با حفظ تنوع زیستی صورت گیرد.

تبلیغات