پیتر لاتز (Peter Latz) معمار منظر آلمانی، که شهرت خود را مدیون پروژه هایی است که در سایت های پساصنعتی انجام داده است، در رابطه با این فضاهای آلوده و تبدیل کاربری صنعتی به فراغتی، زیبایی شناسی خاصی ارایه کرده است. وی با حفظ عناصر موجود در سایت، توانست علاوه بر ایجاد فضایی بدیع برای کاربران، خاطرات و نشانه های موجود در شهر و سایت را به خوبی حفظ کند.
لاتز با طراحی بندرگاه زاربروکن در سال 1980 که در گذشته انبار ذغال سنگ بوده است، توانست ایده هایش را برای تبدیل یک سایت آلوده به فضایی تفرجی به خوبی به نمایش بگذارد. البته در این پروژه که از پروژه های اولیه او محسوب می شود ردپایی از زیبایی شناسی کلاسیک به چشم می خورد که در کارهای بعدیش از جمله طراحی پارک دورا در تورین ایتالیا، به کلی از بین می رود. لتز در طراحی این پارک توانست به خوبی فضای آلوده صنعتی یک کارخانه را بدون پاکسازی از باقیمانده های آن به پارک شهری تبدیل کند.
وی همواره توجه به ساختار را از نکات کلیدی دانسته که در طراحی پروژه هایش به آن توجه می کند. او خود را معمار منظری ساختارگرا می داند. این نوع نگاه که با توجه به ساختارهای موجود و حفظ آن، زیبایی شناسی خاصی در منظر ارایه داد، حاصل توجه و تکیه بر فلسفه ساختارگرایی است که اندیشمندانی چون کلودلوی استروس (Klaude Levi Strauss)1 و فردینان دو سوسور (Ferdinand de Saussure)2 مطرح کرده بودند. این نوشتار تلاش می کند با مقایسه تحلیلی رویکردهای پیترلتز در دو پروژه بندرگاه زاربروکن و پارک دورا نگاه ویژه او را به سایت های پسا صنعتی مورد کنکاش قرار داده و ساختارگرایی وی که رویکردی مفهومی، فراتر از یک ایده فرمالیستی بوده و سبب پیوند لایه های اطلاعاتی سایت شده است را در این دو پروژه بیازماید.